گفتگوی مهر با عباس موزون؛

ازمهمانان زندگی بعد از زندگی تعهد گرفتیم

ازمهمانان زندگی بعد از زندگی تعهد گرفتیم به گزارش کاراموند، مجری و تهیه کننده زندگی بعد از زندگی ضمن اشاره به تنها ممیزی این برنامه در چهار فصل اخیر بیان کرد که این مورد را به شکل دیگر در فصل اخیر نمایش داده است.



خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه موذن: برنامه «زندگی بعد از زندگی» چند سالی است که به یکی از برنامه های پربیننده تلویزیون تبدیل گشته است. روایت های تجربه گران این برنامه از دنیایی که دیده اند گاهی آنقدر پر فراز و نشیب است که حتی مخاطبی را که به دنیای بعد از مرگ اعتقادی ندارد به خود جلب می کند.
در این برنامه میهمانان از تجربه های نزدیک به مرگ می گویند تجربه هایی که گاهی در آنها به عالم ماورا رفته اند و گاهی در عالم ماده در یک لحظه در چند مکان بوده اند و ب صورت همزمان و موازی اتفاقات مختلف را درک کرده اند.
عباس موزون مجری برنامه است که تهیه کنندگی و تحقیق و پژوهش آنرا هم بر عهده دارد و به همراه تیمی که دارد سوژه های این برنامه را برگزیده و با شاخصه هایی که دارد شرکت کننده های نهایی را مقابل دوربین می آورد. سوژه های فصل اخیر از برنامه هم از میان بیشتر از ۲۰۰۰ نفر انتخاب شده اند.
از عباس موزون در رابطه با سختی ها و چالش هایی که در این برنامه با آنها مواجه می شود پرسیدیم که مشروح آنرا در زیر می خوانید.
* بد نیست از سخت ترین سوژه ها و یا به تعبیر پرچالش ترین سوژه هایی که در این فصل از «زندگی بعد از زندگی» با آنها مواجه بودید، شروع نماییم. آیا هنوز هم در رابطه با جلب رضایت سوژه ها و اطرافیان شان برای حضور در برنامه با چالش هایی مواجه هستید؟
اگر بخواهم از چالش ها آغاز کنم باید بگویم مهم ترین چالش ما کمبود زمان بود. زمانی که برای این فصل در اختیار من قرار داشت، نسبت به تمام فصل های گذشته، زمان کمتری بود و همین کوتاه بودن زمان همه کارها را خیلی سخت، فشرده و سنگین کرد. در مواردی حتی تا چند دقیقه مانده به تایم پخش، همچنان مشغول کار بودیم. حتی در بخشی از ماه مبارک رمضان مشغول تصویربرداری و ضبط برنامه هم بودیم که این در فصل های گذشته بی سابقه بود. در رابطه با مواجهه با تجربه گران و چالش های آن هم باید بگویم سال جاری هم نمونه هایی داشتیم.
موردی داشتیم که برای جلب رضایت یکی از تجربه گران، در شهر محل سکونت او برای چند روز ساکن شدیم. حتی منزل خویش را ترک کرده بود تا ما به او دسترسی نداشته باشیم و در اماکن دیگری او را پیدا کردیم. بعضی از دوستان او حتی برخوردهای نامناسبی با بنده داشتند که حتی نمی توانم بیان کنم موردی داشتیم که برای جلب رضایت یکی از تجربه گران، در شهر محل سکونت او برای چند روز ساکن شدیم. حتی منزل خویش را ترک کرده بود تا ما به او دسترسی نداشته باشیم و در اماکن دیگری او را پیدا کردیم. بعضی از دوستان او حتی برخوردهای نامناسبی با بنده داشتند که حتی نمی توانم بیان کنم. حتی اهانت هم کردند و این ها کار را برای ما خیلی سخت می کرد اما چند شبانه روز وقت گذاشتیم تا از راه واسطه های مختلف بتوانیم رضایت فرد را جلب نماییم. حتی موردی داشتیم که ما را حذر می دادند که اگر بیشتر مسیرتان را ادامه دهید، برای تان خطرناک خواهد بود!
* ولی بعضی از تجربه گران خودشان را مأمور به روایت تجربه شان می دانستند. چطور در مقابل برخی این گونه مقاومت می کردند؟
البته عبارت «مأمور» می تواند سوءبرداشت هایی را به همراه داشته باشد. بهتر آن است که بگوییم بعضی از این افراد «مشروط» و «منوط» به روایت شده بودند که البته معدودی از این افراد هم بوده اند. این شرط را برای بعضی از افراد خطاکار گذاشته و گفته بودند می توانی بازگردی به شرط آنکه جبران مافات کنی و ضمن آن باید به دیگران هم بگویی که چه چیزی را تجربه کرده ای تا دیگران هم هشیار شوند.
اما این گونه نبوده که فرد خوبی این تجربه را کسب کرده باشد و به واسطه همین خوب بودن مأموریت و مسئولیتی به او سپرده باشند، این گونه نبوده است. از سوی دیگر ما برای راضی کردن خانواده برخی تجربه گران، گاهی موفق نمی شویم و تجربه گرانی داشته ایم که به رغم تأیید و گواهی صحت تجربه شان راضی به حضور در برنامه نشدند.

* موردی داشته اید که تا پای ضبط آماده باشد و پشیمان شود و یا حتی پس از ضبط برای پخش رضایت ندهد؟
بله. همین سال جاری ما دو تجربه گر داشتیم که از آذربایجان تا تهران آمدند، حتی در استودیو هم حاضر شدند، اما گفتند آمدیم تا اینجا به احترام دعوت شما، اما عذرخواهی می نماییم و نمی توانیم مقابل دوربین حاضر شویم. ما یک شب با این عزیزان گفتگو کردیم اما سرانجام هم راضی نشدند.
* اصلی ترین نگرانی این افراد چیست؟
دلایل مختلفی دارد. برخی نگران آبروی خود و قضاوت مردم هستند. بعضی می گویند این ها در رابطه با خودم مهم نیست، اما دختر دم بخت دارم و نمی خواهم او مورد قضاوت قرار گیرد. برای برخی هم بیان تجربه شان سبب ایجاد تنش های خانوادگی می شود و امکان دارد مشکلات حقوقی و خانوادگی برای شان به همراه داشته باشد.
* جایی گفته بودید فصل چهارم «زندگی بعد از زندگی» به علت سختی هایش مرا پیر کرده است. کمی بیشتر از این سختی ها هم می گویید.
همان طور که اشاره کردم ما برای این فصل چیزی در حدود یک سوم یا حتی یک چهارم فصل های قبل زمان داشتیم. البته با فصل یک که اصلاً قابل مقایسه نیست چونکه ۴ سال کار پژوهشی در آن فصل داشتیم و فقط ضبط برنامه چیزی در حدود دو سال و نیم زمان برد. سازمان صداوسیما اما سازوکاری دارد که در قالب آن این قاعده نمی گنجد که برای یک برنامه گفتگومحور گاهی به بیشتر از یک سال زمان نیاز است. همین یکسال را هم در نظر می گیرند صورت اسمی دارد و در عمل زمان خیلی کمتر است. این مدت فقط برای ضبط و تدوین باید صرف شود و این در شرایطی است که من فقط برای پژوهش و رسیدن به ساختار روایی ایده آل به یک سال زمان نیاز دارم.
برای فصل چهارم «زندگی بعد از زندگی» ما تنها دو ماه زمان داشتیم و تولید برنامه در این زمان چیزی شبیه معجزه بود * فکر می کنید تاثیر این فشارها بر کیفیت روایت تجربه ها، روی باورپذیری آنها نزد مخاطب هم تاثیر می گذارد؟
قطعاً فرایند تولید و مواردی مانند تدوین در کیفیت نهایی تاثیر دارد. شما وقتی مواد لازم را برای یک غذا آماده می کنید و روی میز می گذارید، تازه ابتدای کار هستید و آشپزی از لحظه ای شروع می شود که این مواد را با هم ترکیب می کنید. از این منظر اصل تولید یک برنامه هم از لحظه تدوین و پرداختن به جزییاتی مانند موسیقی و صداگذاری و افکت شروع می شود.
تدوین کمتر از شش ماه برای یک برنامه را من تدوینی ناپخته می دانم و متأسفانه هرسال هم داریم همین فرایند را طی می نماییم، در حالیکه اساسا مطلوب من نیست. برای فصل چهارم «زندگی بعد از زندگی» ما تنها دو ماه زمان داشتیم و تولید برنامه در این زمان چیزی شبیه معجزه بود. ازاین رو در طول سال یعنی در بازه زمانی «پیش تولید» تا اواسط مرحله «ضبط و تولید» یعنی تقریبا طی ۱۰ ماه، تجربه های ابرازی بیشتر از ۲۲۴۵ تجربه گر بررسی گردید.
* با همه این افراد شخصاً گفتگو کردید؟
خیر برای مصاحبه های اولیه من یک تیم در اختیار دارم. این تیم ۴ نفر عضو دارد که کمک می کنند در طول روزها و ماه ها این مصاحبه ها دریافت و نتایج آن بررسی شود. آن هایی که شاخصهای اولیه را داشته باشند به بنده ارجاع داده می شوند برای گفتگوی بیشتر.
* از این ۲۲۴۵ نفر چند نفر به این مرحله رسیدند؟
از این تعداد ۲۸ نفر به مرحله ضبط و پخش برنامه رسیدند. برای رسیدن به این ۲۸ گزینه، ۱۶۳ نفر مصاحبه مقابل دوربین داشتند. در یک نگاه ساده شاید برداشت مخاطب این باشد که ما ۳۰ تجربه گر را برگزیده ایم و ۳۰ گفتگو گرفته ایم اما در واقع ما با ۱۶۳ نفر مصاحبه کرده ایم! در عین حال مثلا برای یک تجربه گر که ساکن همدان بود، برای ضبط روایت شاهدان به چهار شهر مختلف سفر کردیم، از بروجرد تا کیش و قم. به همه این شهرها گروه فیلمبرداری اعزام شده است اما مخاطب متوجه این فرایند پیچیده نیست.
برای رسیدن به این ۲۸ گزینه، ۱۶۳ نفر مصاحبه مقابل دوربین داشتند. در یک نگاه ساده شاید برداشت مخاطب این باشد که ما ۳۰ تجربه گر را برگزیده ایم و ۳۰ گفتگو گرفته ایم اما در واقع ما با ۱۶۳ نفر مصاحبه کرده ایم! در هر فصل هم احساس می نماییم برای اقناع مخاطب کار پیچیده تری داریم و بنابراین تلاش می نماییم روایت همه شاهدان را ضبط نماییم. حتی همین سال جاری ما مدارکی را در برنامه نشان دادیم که شاید مخاطب عام متوجه آن نشد اما حتما برای پزشکان معنادار بود. ما برای همین فصل حدود ۱۰۹، ۹۱۹ هزار نفر-کیلومتر سفر فقط برای ضبط روایت ها داشتیم. ما حتی از هرات تا اسپانیا، در خارج از مرزهای ایران هم ضبط برنامه داشتیم.
* با کارشناسان چند کشور برای تولید برنامه در تعامل بودید؟
با کارشناسان ۱۰ کشور مانند روسیه، فرانسه، اسپانیا، هلند، انگلستان، عراق، افغانستان، چین و آفریقای جنوبی از طرق مختلف شامل گفتگوی ویدئویی و تلفنی و یا ارتباط اسکایپی و ایمیلی، در این زمان در رابطه بودیم.
* اما تجربه گران خارجی تان محدود به کشورهایی مانند افغانستان بود.
ما از اسپانیا و افغانستان تجربه گر داشتیم و یک خانم پزشک هم از فرانسه در برنامه حضور پیدا کرد. ما از پنج کشور مصاحبه ضبط شده داشتیم که چهار مورد آنها از آنتن هم پخش گردید. این ها نکاتی است که مخاطب برنامه نسبت به آنها بی خبر است و بنابراین هم در بازخوردهایی که مثلا در فضای مجازی نسبت به برنامه شاهد می باشیم، غالباً این موارد مورد غفلت قرار می گیرند.

* تعداد تجربه گران در کشور خودمان به پایان رسیده که حالا در این فصل سراغ تجربه گران کشورهای دیگر هم رفتید؟
خیر این گونه نیست. در کشور خودمان صدها هزار تجربه گر داریم اما نمی خواهیم حس گردد ما این برنامه را با نگاه صرف به درون کشور ساخته ایم و اهداف سیاسی پشت آن است. می خواهیم مخاطب بداند این پدیده در ارتباط با ایران نیست و حرفی هم که در آن مطرح می شود ارتباطی با کشور ما ندارد.
* با تمام این تفاصیل، اصلی ترین واکنش و انتظار مردم در رویارویی رو در رو با شما بعد از چهار فصل تولید و پخش «زندگی بعد از زندگی» چیست؟
عده زیادی که واقعاً اظهار لطف می کنند. برخی تقاضای ادامه تولید برنامه را دارند. بعضی هم کنجکاو هستند بدانند تاثیر این برنامه بر روی خودم چه بوده است. تعداد هم می خواهند در رابطه با ناگفته و چیزهایی که شاید روی آنتن مطرح نشده است بدانند.
* هنوز یعنی گروهی از مخاطبان این احساس را دارند که شما چیزهایی را روی آنتن نمی گویید؟
بله. این احساس را دارند. در این میان البته برخی شوخی هایی هم با برنامه می کنند. برخی به شوخی می گویند هم اکنون که پیش ما آمده ای، نکند ملک الموت را همراهت آورده باشی! در مجموع اما بیشترین واکنش هایی که از مردم شاهد می باشیم یکی اظهار لطف است و یکی ادامه تولید برنامه برای پخش در طول سال و از شبکه های مختلف.
همه مردم من جمله تجربه گران حاضر در برنامه با ملاحظات سیاسی و مذهبی آشنا هستند و خیلی بدیهی و منطقی است که کسی در گفته های خودش موردی را مطرح نکند که بعد ما بخواهیم آنرا سانسور کنیم * ناظر به همان عده ای که هنوز فکر می کنند بخش هایی از این روایت ها روی آنتن پخش نمی گردد، این سوال را مطرح می کنم؛ چه بخش هایی از این روایت ها امکان دارد مورد ممیزی قرار بگیرد؟
مخاطب باید این نکته را بداند که به صورت طبیعی و منطقی، همه مردم من جمله تجربه گران حاضر در برنامه با ملاحظات سیاسی و مذهبی آشنا هستند و خیلی بدیهی و منطقی است که کسی در گفته های خودش موردی را مطرح نکند که بعد ما بخواهیم آنرا سانسور نماییم. مگر می شود در این شرایط کسی به برنامه بیاید و حرف های سانسوری بزند؟ اصلاً این گونه نیست. ما در همه این فصل ها یک مورد حذف آن هم در فصل اول داشتیم که همان مورد هم بگونه ای دیگر در همین فصل چهارم عنوان شد و اتفاقاً به جایی هم برنخورد! این مورد هم در ارتباط با یک خیانت خانوادگی بود که به علت محدودیت بازه سنی مخاطبان و این که امکان دارد برنامه مخاطب کودک و نوجوان داشته باشد، در فصل اول پخش نشد.
فقط همین مورد را داشتیم و غیر از این هیچ سانسوری نداشتیم. سال جاری در روایت دیگری، فرد تجربه گر با ادبیات مناسب تری به همین یاد شده کرد و ما هم بخشی از آنرا در تدوین به روایت فردی که در فصل اول به این یاد شده کرده بودم کات زدیم تا این دو تجربه در کنار یکدیگر شنیده شود. همان بخش سانسوری فصل یک، در فصل چهار پخش گردید و هیچکس هم نفهمید!
* غیر از ۲۸ نفری که در برنامه حاضر شدند و روایت شان ضبط شد، باقی آن بیشتر از ۲ هزار نفری که اشاره کردید گفتگوی اولیه ای با آنها داشته اید آیا روایت های کذبی عرضه کرده بودند یا بخشی از همان ها را در فصل های آینده خواهیم دید؟
تقریباً همه این افراد را کنار می گذاریم. یا تجربه شان بیش از حد کوتاه بوده است یا از جنس خواب بوده و صحت آن برای مان تأیید نشده است. برخی شواهد کافی نداشتند و به علل گوناگونی این ها کنار گذاشته شده اند.
* چقدر آدم ها وسوسه می شوند و هوس می کنند با بهانه چنین روایت هایی سراغ شما بیایند و این گونه به افراد دیگر شناسانده شوند؟
منظورتان اینست که افرادی با روایت های ساختگی سراغ ما بیایند؟
* بله.
ما هیچ وقت از افراد انگیزه خوانی نمی نماییم. اجازه دهید مثالی بزنم؛ شما می گویید ما یک استادیوم ورزشی داریم که ۳۰ سکو برای تماشاگران دارند و تنها به آن هایی که کارت ورود در اختیار دارند، می توانیم اجازه ورود بدهیم. ۲۲۴۵ نفر به مقابل در آمده اند. شما نه انگیزه اش را دارید و نه برای تان جذاب است که انگیزه خوانی کنید، فقط بررسی می کنید آن هایی که کارت دارند بتوانند وارد شوند. کسی که کارت ندارد را دیگر قضاوت نمی نماییم که آیا مثلا راست می گوید کارت داشته و حالا گم کرده یا مثلا اهداف دیگری داشته است. به همکارانم هم سفارش کرده ام که ما حق نداریم به این فکر نماییم که آیا فردی که به ما مراجعه نموده است، دروغ می گوید یا راست می گوید. تنها شواهد و سنجه ها را بررسی می نماییم که آیا هم خوانی دارد یا ندارد. نیت خوانی در این موارد نه از نظر اخلاقی و شرعی درست است و نه ما وقت پیگیری آنرا داریم. البته در مواردی به صورت مشهود با مورد توهم و یا خواب مواجه بوده ایم.
* ولی سوءاستفاده ای ندیده اید؟
موارد خیلی معدود بوده که آن هم از نابلدی همان افراد بوده که متوجه این مورد شده ایم. ما اما در این حوزه بررسی و تجسس نمی نماییم تا از نظر شرعی دینی گردن مان نماند.
در پشت صحنه به همه این افراد این سفارش را داریم که وقتی برنامه پخش گردید، خویش را در جایگاه مدرس و معلم دیگران نبینید و به اشتباه برای خود اوج نگیرید. حضور در این برنامه نه حکم مدرک تحصیلی را دارد نه شما را تبدیل به عالم دهر می کند * آیا مراقبتی از آدم ها پس از حضور در برنامه هم دارید؟ بخصوص که بعضی از تجربه گران در همین برنامه تاکید می کردند که به رغم تجربه ای که داشته اند الزاماً افراد ویژه و مقدسی نیستند. آیا از این منظر مراقبتی دارید که این افراد مورد رجوع دیگران بعنوان افراد مقدس و ویژه قرار نگیرند؟
ما در رویارویی با این افراد، با دو طیف مواجهیم. آن هایی که این تجربه گران را شیاد و دروغ گو می دانند و پس از حضور آنها در برنامه اذیت هایی به آنها می رسانند. عده ای هم از همین سو که شما گفتید سراغ آنها می روند. راهکاری که ما داشتیم اول این بود که در انتها هر گفتگو از تجربه گر بپرسیم آیا پس از آن تجربه مجدد آلوده به گناه شده ای یا نه تا خودش معترف شود که هنوز هم یک فرد عادی است. اما بعد احساس کردیم گویی این میزان کافی نیست و گویی مخاطب متوجه این مورد نشده بود.
به همین دلیل در پشت صحنه به همه این افراد این سفارش را داریم که وقتی برنامه پخش گردید، خویش را در جایگاه مدرس و معلم دیگران نبینید و به اشتباه برای خود اوج نگیرید. حضور در این برنامه نه حکم مدرک تحصیلی را دارد نه شما را تبدیل به عالم دهر می کند. تذکر می دهیم که شاید عده زیادی در فضای مجازی به شما رجوع کنند و چنین شائبه ای را برای تان به وجود بیاورند اما باور نکنید و تلاش کنید به این حرف ها بی توجه باشید. در عین حال اما بالاخره از میان این بالغ بر ۱۴۰ نفر، بوده اند دو سه نفری که لغزیده اند و بنده همچنان از آنها گله مند هستم.
این افراد عهد دوستانه ای که با هم بسته بودیم را شکستند اما می دانم که مقصر هم نیستند، مقصر اصلی طیفی از جامعه و بخصوص مراکز حوزوی و دانشگاهی ما هستند که با من تماس می گیرند و می خواهند بعضی از تجربه گران را به برنامه های خود دعوت کنند! همین مراکز گاهی بدون ارتباط با من مبادرت به دعوت از این افراد می کنند و همان ها مقصر هستند که یک تجربه گر را به مسیر انحرافی می کشانند. این بسیار اشتباه است. این افراد علم ندارند، صرفا یک تجربه دارند.
ما بنا به جوانب و مصالح متعدد، از تجربه گران تعهد کتبی گرفته ایم که بعد از برنامه به سراغ زندگی عادی خود بروند و این گونه نباشد که با هدف سخنرانی، وعظ و یا بازتکرار تجربه شان سر از منبر و تریبون و مدرسه و مسجد و آمفی تئاتر یا رسانه های مختلف درنیاورند. و همیشه از ایشان خواسته ایم که بعد از خروج از استودیو برگردند سر زندگی قبلی و عادی شان. نه این که بر اثر مراجعات مردم تصمیم بگیرند که بر پایه ی این تجربه، تریبون سازی و میانداری کنند.


منبع:

1402/02/18
14:34:35
5.0 / 5
306
تگهای مطلب: اهدا , ایران , تهیه كننده , دانشگاه
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۴ بعلاوه ۱
karamond.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كاراموند محفوظ است

كاراموند



برند کاراموند لاکچری