گزارشی که دل کوین کاستنر را به درد آورد کابوی مشهور دنیا در بن بست!
کاراموند: نزاع های سر صحنه، شکایت های مختلف در دادگاه، ناموفق بودن وسترن حماسی افق و... سبب شده پول سازترین کابوی دنیا به بن بست بخورد و بدین سان هالیوود، کوین کاستنر را از دست بدهد.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-رویا دیانت؛
اخیرا گفته شد کوین کاستنر آنقدر از هالیوود خسته است که به همه چیز پشت پا زده و راهی یک سفر ماجراجویانه در اعماق اقیانوس شده تا از تمامی فاصله بگیرد. احیانا مهم ترین عامل دلزدگی او گزارشی بود نوشته پیتر کیفر که در «هالیوود ریپورتر» و در قالب مروری بر مسیر کاری کوین کاستنر منتشر گردید. شاید این گزارش یک تسویه حساب با چهره ای باشد که بشکلی متفاوت خودرا به هالیوود تحمیل کرد و شاید هم مروری باشد بی طرفانه بر کارنامه یک چهره کهنه کار. قضاوت با شماست. این گزارش چنین آغاز شده است: مثل بسیاری از بحث ها، همه چیز از پشت میز آشپزخانه آغاز شد. سر صحنه فیلمبرداری در یوتا؛ کوین کاستنر، وس بنتلی و کلی رایلی درحال بازی در یک سریال درام خانوادگی به نام «یلواستون» بودند که میان برداشت ها، تنش ها به اوج خود رسید. کاستنر که هم بازیگر و هم تهیه کننده اجرائی بود، بنتلی را تحت فشار گذاشت تا فیلم نامه تیلور شریدان را کنار بگذارد و آن لحظه را به روش او بازی کند. بنتلی امتناع کرد. او به کاستنر گفت برای بازی در اثری از تیلور شریدان قرارداد بسته، نه محصول کوین کاستنر. منبعی که آنجا حضور داشت می گوید: «کوین از این خوشش نیامد و بسمت او حمله کرد. مشتی زده نشد، اما آنها همدیگر را هل دادند و تنه زدند و آنقدر پیش رفتند که دیگران مجبور شدند از هم جدایشان کنند». بگفته یکی از شاهدان، رایلی اشک می ریخت و تولید برای مدت کوتاهی متوقف گردید. این جنجال که پیش از این گزارش در جایی ذکر نشده، نقطه عطفی شد که بعد از کشمکش های مختلف سر قدرت خلاقانه و غرور جریحه دار شده، چهره کرد؛ هرچند برای کاستنر، به مفهوم آخرین حادثه ناگوار از یک مجموعه طولانی حوادث ناگوار بود، حرفه ای که با دشمنی با دیگران، ترک کار، شکایت های حقوقی، رسوایی های مالی و شهرت روز افزون در قالب «یک چهره غیرممکن» مشخص می شود.
حاشیه ها چگونه دامن کاستنر را گرفت
افراد زیادی در هالیوود هستند که قسم می خورند دیگر هیچگاه با کاستنر کار نکنند و هر یک علل خودرا دارند. می گویند او همیشه صورتحساب هایش را بموقع پرداخت نمی کند و در یکی از پروژه ها یک دعوی قضایی بابت صدها هزار دلار هزینه لباس پرداخت نشده تشکیل شد. می گویند او روابطش را درست حفظ نمی کند مثل مورد شریک تهیه کننده قدیمی اش که از او یک شکایت ۱۵ میلیون دلاری به دادگاه برد. او حتی از اشخاصی مانند استیون اسپیلبرگ نیز نصیحت نمی پذیرد؛ بدون هشدار فیلم نامه ها را بازنویسی می کند، نظر کارگردان ها را رد می کند و با همبازی هایش همچون کلینت ایستوود، کرت راسل رو وس بنتلی اختلاف نظر داشته است. همه این ها یک سوال واضح را مطرح می کند، سوالی که حالا در سراسر هالیوود، حتی در بین متحدان سابق وی، زمزمه می شود: چه اتفاقی برای کوین کاستنر افتاده است؟ این ستاره ۷۰ ساله همیشه با انتخاب های جسورانه و پرخطر، از حاشیه ها فاصله گرفته و هرچند هالیوود از مدتها قبل او را کنار گذاشته بود، اما از انعطاف پذیری قدرت ستاره ای او شگفت زده شده بود. اما حالا، در گرگ و میش دوران حرفه ای اش بازگشت به اوج، دشوارتر از همیشه است. کارگردان و بازیگر برنده اسکار که نمادین ترین حضور سینمایی آمریکایی را بعد از گری کوپر در گیشه داشت، کسی که جمله «اگر آنرا بسازی، آنها می آیند» را به زبان آورد، کسی که زمانی فیلم های پرفروشی مانند «بادیگارد» را در سینماها داشت، حالا با همکارانش درگیر است و کارش به جایی رسیده که در ماه های اخیر، در همایش های غیرمرتبط مانند نانوایی و دامپزشکی سخنرانی های با دستمزد انجام می دهد. منبعی که بالاتر از یک دهه با کاستنر کار کرده، می گوید: «غم انگیز است و این تنها چیزی است که می توانم به آن فکر کنم. فکر می کنم وی در ابهام گم شد و تا به امروز، من دلیلش را نمی فهمم.»
وقتی کاستنر ژانر وسترن را احیا کرد
فیلم «با گرگ ها می رقصد» کاستنر تمام خصوصیت های یک حماسه را داشت: اول این که یک وسترن بود که آن زمان به عنوان فیلم پرفروش گیشه شناخته می شد. اما همینطور هزینه های گزاف، شرایط کاری خطرناک و کارگردانی تازه کار کاستنر را که تهیه کننده و بازیگر فیلم هم بود، داشت. قبل از اکران فیلم در سال ۱۹۹۰، هالیوودی های خوش ذوق این فیلم را به عنوان «دروازه کوین» رد می کردند و با این عبارت به فیلم «دروازه بهشت» محصول ۱۹۸۱، یکی از بزرگترین شکست های تاریخ گیشه اشاره داشتند.
اما، البته منتقدان بطورکامل اشتباه می کردند. بعد از آنکه کاستنر بودجه ۲۲ میلیون دلاری خودرا بدون سرمایه گذاری استودیویی بزرگی تهیه کرد (گفته شده اوریون پیکچرز چکی به مبلغ ۱۱ میلیون دلار امضا کرد و خود کاستنر هم ۲.۵ میلیون دلار از پول خودش را وسط گذاشت) «با گرگ ها می رقصد» به یک موفقیت تعیین کننده دهه بدل شد و ۴۲۴ میلیون دلار فروخت و در نهایت ۷ جایزه اسکار، همچون بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم نامه اقتباسی را از آن خود کرد. این فیلم به یک پدیده فرهنگی بدل شد که به تنهایی ژانر وسترن را احیا و کاستنر را به یکی از پولسازترین ستاره های هالیوود تبدیل کرد. مجله تایم او را «قهرمان جدید آمریکایی» نامید. یک سال بعد، رولینگ استون او را با تیتر «یک کلاسیک آمریکایی» روی جلد خود قرار داد. کاستنر به سرعت از این فرصت بهره برد و با مجموعه ای از فیلم های موفق، همچون «رابین هود: شاهزاده دزدان» که ۶ ماه بعد از «گرگ ها» اکران شد و با فروش ۳۹۰ میلیون دلار، سومین فیلم پرفروش آن سال شد. بعد از آن درام تاریخی «جی اف کی» ساخته الیور استون اکران شد که با بودجه ۴۰ میلیون دلاری، ۲۰۵ میلیون دلار فروخت و بعد نوبت «بادیگارد» با بازی ویتنی هیوستون رسید که با فروش ۴۱۱ میلیون دلار، دومین فیلم پرفروش سال ۱۹۹۲ شد. ناگهان، کاستنر کنار تام کروز، آرنولد شوارتزنگر و بروس ویلیس، به عنوان یکی از بزرگترین ستارگان سینما در جهان شناخته شد. سپس «دنیای آب» به بازار آمد. به آسانی میتوان دریافت که با این فیلم اکشن پساآخرالزمانی سال ۱۹۹۵ که در آن کاستنر نقش یک دریانورد جهش یافته را بازی می کرد که در حاشیه یک دنیای غرق در آب زندگی می کند، فاجعه ای در شرف وقوع است. براستی، یک پیشگو در قد و قامت استیون اسپیلبرگ به او اخطار داد. کسی که فیلم «آرواره ها» را ساخته بود، به کاستنر و کارگردان کوین رینولدز سفارش کرده بود که به هر قیمتی از فیلمبرداری در دریای آزاد اجتناب کنند. اما این هشدار نادیده گرفته شد و کار ساخت فیلم «دنیای آب» با بودجه ۱۷۵ میلیون دلار، که در آن زمان گران ترین فیلم تولید شده بود؛ سال ۱۹۹۴ در اطراف جزیره بزرگ هاوایی شروع شد. این تولید با طوفان ها، هشدارهای سونامی، عروس های دریایی سمی و چندین زخمی - همچون خود کاستنر که بعد از پاره شدن طناب نجاتش، در دل طوفان بالای دکل گیر افتاد و حدودا مرگ را به چشم دید -مواجه شد. وقتی فیلم سر انجام در تابستان ۱۹۹۵ اکران شد، اوضاع حتی بدتر هم شد و یکی از بزرگترین شکست ها از زمان «دروازه بهشت» اینجا رقم خورد.
این تازه آغاز مسیری سقوط طولانی و آهسته کاستنر بود. ۲ سال بعد، او یک فیلم ماجراجویی پساآخرالزمانی دیگر به نام «پستچی» را اکران کرد که کارگردانی، تهیه کنندگی و بازی آنرا برعهده داشت. آن فیلم پرهزینه نیز در گیشه شکست خورد و به شدت با انتقاد روبه رو شد. نه «دنیای آب» و نه «پستچی» هیچ یک موفقیت شغلی او محسوب نشدند و کاستنر هرچند هنوز یک ستاره سینما بود، اما دیگر نمی توانست چک سفید امضا بگیرد. وی در طول چند دهه بعد به عنوان بازیگر در ده ها فیلم در ژانرهای مختلف، در فیلم هایی مانند «روز انتخاب»، «گاردین»، «سیزده روز» و «رأی چرخشی» به کار خود ادامه داد و حتی گاهی کارگردانی هم کرد اما در پروژه های با بودجه خیلی کمتر مانند «محدوده باز وسترن» در سال ۲۰۰۳، که در آن در کنار رابرت دووال بازی کرد. با این وجود چیزی که کاستنر نمی توانست از آن دست بکشد، شهرتش به سخت گیر بودن بود. بر اساس گزارش ها، او سر صحنه فیلم جنایی مهیج «یک دنیای بی نقص» محصول ۱۹۹۳ که ایستوود کارگردانی آنرا بر عهده داشت، با کلینت ایستوود اختلافات خلاقانه داشت. سر صحنه فیلم «۳۰۰۰ مایل تا گریسلند» با کرت راسل به اختلاف خورد و با جیم ویلسون، شریک تهیه کننده قدیمی اش که در ۸ فیلم او، همچون «وایات ارپ»، «بادیگارد»، «پیام در بطری» و «با گرگ ها می رقصد» همکاری کرده بود، کار به دادگاه عالی لس آنجلس و شکایتی ۱۵ میلیون دلاری رسید.
بازیگری با اعتماد به نفس یا متکبر؟
ریک نیکیتا، که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸ نماینده کاستنر بود، می گوید: آدم سخت می تواند به مفهوم کسی باشد که از تریلرش بیرون نمی آید، یا دیالوگ هایش را حفظ نمی کند، یا بی ادب است؛ کوین هیچیک از اینها نیست. او چیزی را که می خواست می خواست و می دانست چه می خواهد و اگر به آن نمی رسید … خب مصالحه نمی کرد. این یک باور راسخ به خود و اعتماد به نفسی است که برای بعضی ها می تواند به عنوان تکبر محسوب شود. کاستنر بیشتر در یک مجتمع ساحلی مشرف به دریا در سانتا باربارا و در مزرعه ۱۶۰ هکتاری اش در آسپن زندگی کرده و از زمان جداشدن از همسرش کریستین باومگارتنر (که از او سه فرزند دارد؛ و از دو همسر قبلی اش هم ۴ فرزند دیگر دارد) تا حدودی گوشه گیر شده است. با این وجود او به عنوان یک مسافر ماجراجو شناخته می شود که برای غواصی در کشتی های غرق شده به سرتاسر جهان سفر می کند. وی همینطور از طرفداران موسیقی کانتری است و گروه خودش با عنوان «کوین کاستنر و مدرن وست» را دارد که در طول سال ها گرد آورده است. گفته می شود او از یک حلقه کوچک و صمیمی، همچون تاجر راد لیک که در تولید فیلم فعالیت دارد و هنوز به دیدگاه کاستنر ایمان دارد، مشاوره می گیرد (او به THR می گوید: او مطمئناً روی به انتها رساندن کاری که با سریال Horizon آغاز کرده متمرکز است). اما مشاور اصلی فعلی او هاوارد کاپلان حسابدار سابق پرایس واترهاوس است که وی در سال ۲۰۰۹، حدودا زمانی که کاستنر درحال ساخت فیلم «مردان شرکت» با بن افلک بود، با او آشنا شد و سال ها بعد باردیگر در زندگی کاستنر ظاهر شد و تعدادی از دوستان کاستنر باور دارند که او تأثیر قدرتمندی بر زندگی حرفه ای کاستنر دارد. اما بعداً در رابطه با او بیشتر خواهیم گفت. در سال ۲۰۱۰، کاستنر CAA را ترک کرد و با WME قرارداد بست و کمی بعد از درام تاریخی «اشکال پنهان» در سال ۲۰۱۶ - که در آن نه در نقش یک کابوی و نه یک جهش یافته آبزی، بلکه یک دانشمند ناسا را بازی کرد - به نادرترین فرصت در هالیوود برای رستگاری، دست پیداکرد. در آن زمان کسی تصور نمی کرد «یلواستون» به چه پدیده ای بدل خواهد شد. اما وقتی اعلام گردید که کاستنر برای بازی در نقش جان داتون قرارداد بسته است، زمینه برای بازگشت او به سوپراستار شدن، در یک وسترن حماسی، فراهم گردید. (شریدان ابتدا رابرت ردفورد را برای این نقش درنظر داشت، اما وقتی سریال از HBO به پارامونت منتقل شد، این نقش به کاستنر رسید). جفت شدن کاستنر با شریدان - که ۱۵ سال جوان تر بود - حسابی جذاب بود.
همکاری با شریدان در «یلواستون» و اختلافاتی که سبب قطع همکاری شد
شریدان با فیلم «سیکاریو»، یک تریلر جنایی خشن در رابطه با کارتل های مواد مخدر در مرز آمریکا و مکزیک، به شهرت رسید و بعد از آن درام جنایی وسترن «اگر از آسمان ببارد» ساخته شد که با استقبال خوبی روبه رو شد. دیدن شباهت های بین شریدان و کاستنر کار دشواری نیست. هر ۲ پیش از این که راه خودرا بسمت نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی پیدا کنند، به عنوان بازیگر آغاز به کار کردند (در مورد شریدان، این از روی ناچاری بود و او هیچگاه بازیگر موفقی نشد). هر ۲ به طرز زمختی خوش قیافه، خشن و بدون غرور هستند. مهم تر از همه، هر ۲ علاقه عمیق و پایداری به زندگی در مناطق مرزی و وسترن دارند.
فصل اول سریال «یلواستون» به خوبی پیش رفت. به غیر از کاستنر، این سریال پر از بازیگران نسبتاً ناشناخته بود و کاستنر به وضوح ماهی بزرگ این برکه کوچک محسوب می شد، اما موفقیت خارق العاده ۲ فصل اول، پویایی قدرت در صحنه را به سود شریدان تغییر داد. بازیگران، که بیشترشان حرفه تازه پررونق خودرا مدیون سازنده سریال بودند، به شدت به شریدان و «۱۰۱ استودیوز» وفادار بودند. با گذشت فصل ها، کاستنر به صورت رو به ازدیادی به یک چهره دوقطبی تبدیل شد و تعدادی از بازیگران از تکبر کاستنر به ستوه آمدند. درگیری با وس، خط قرمز بود. منبع دیگری که در دعوای با بنتلی حضور داشت، می گوید: «بعد از آن همه چیز فرق کرد. همه وس را دوست داشتند و این مساله واقعا تیلور را ناراحت کرد. از آنجا به بعد کوین و تیلور با هم درگیر شدند. اوضاع خیلی ناجور شد». می گویند وقتی «۱۸۸۳»، اسپین آفی از سریال «یلواستون» که داستان اصلی خانواده داتون را روایت می کند، وارد مرحله تولید شد، اوضاع به هم ریخت. حدودا در همان زمان، کاستنر فیلم نامه نخستین قسمت از دیدگاه بلندپروازانه خود، «افق» را منتشر نمود که از سال ۱۹۸۸ درحال بررسی آن بود. این مجموعه فیلم «نهنگ سفید» کاستنر بود، یک وسترن ۲۰۰ میلیون دلاری که سبب شد «با گرگ ها می رقصد» مانند یک فیلم مستقل ساندنسی به نظر برسد. حماسه کاستنر نه یک، نه ۲، بلکه ۴ فیلم بود که در غرب آمریکا بعد از جنگ داخلی اتفاق می افتاد و یک دوره ۱۲ ساله را در بر می گرفت. مشکل این بود که هیچکس آنرا نمی خواست. «هیچ کس برای خرید اودیسه [کاستنر] و بعد از آن عجله نداشت.» یک منبع می گوید: «در سال ۱۸۸۳، او می خواست به همه ثابت کند که اشتباه می کنند. او با وسواس این کار را دنبال می کرد و بنابراین دنیایش در «یلواستون» آغاز به از هم پاشیدن کرد». دعاهای متناقض کم کم به مطبوعات راه پیدا کرد و گزارش شد که کاستنر، که برای آغاز ساخت فیلم های «افق» مقداری بودجه جمع کرده بود، می خواست سریع سریال «یلواستون» را ترک کند. طرفداران کاستنر این ادعا را رد می کنند و در عوض می گویند که شریدان مشکل ساز بوده چونکه او فیلم نامه ها را دیر تحویل داده است. صرف نظر از این، کاستنر لیستی از خواسته های مورد نیاز برای بازگشتش به فصل پنجم، همچون پرداخت اولیه ۱۰ میلیون دلاری و تأیید فیلم نامه، را به پارامونت و تهیه کنندگان سریال عرضه داد. این شرایط رد شد و توافق شد که شخصیت جان داتون در بخش اول نیمه دوم فصل پنجم کشته شود. در صورتیکه کاستنر حدود ۱.۵ میلیون دلار برای هر قسمت دریافت می کرد و احتمال داشت که دستمزد فصلی او به بیشتر از ۱۰ میلیون دلار برسد، او از سریال بیرون رفت. در صورتیکه ابتدا قرار بود سریال «یلواستون» ۶ فصل داشته باشد، منبعی در سریال می گوید، برمبنای موفقیتی که به دست آمده بود، این سریال می توانست تا ۸ فصل هم ادامه یابد و اگر کاستنر به بازی در نقش جان داتون ادامه می داد، می توانست حدود ۴۵ میلیون دلار به جیب بزند. برخی باور دارند کاپلان که شریک تجاری کاستنر شده بود، در تصمیم کاستنر برای ترک «یلواستون» و دنبال کردن «افق» نقش داشته، اما کاپلان این ادعا را رد می کند. مارک واینستین که اوایل ۲۰۲۲ به عنوان مدیر تولید فیلم «افق: یک حماسه آمریکایی» استخدام شد، هم او را مقصر می داند. در هر حال واینستین هفته ها با کاستنر به دنبال لوکیشن گشت و وظیفه بررسی بودجه فیلم اول را بر عهده داشت. بعد از خواندن فیلم نامه، وقتی فهمید که کاپلان و کاستنر فکر می کنند می توانند فیلم را با ۷۰ میلیون دلار بسازند، خیلی شگفت زده شد، چون برآورد او نزدیک به ۱۳۰ میلیون دلار بود. در نهایت کاپلان همان سال واینستین را اخراج کرد. البته، حتی بدون کاستنر هم «یلواستون» به یک دارایی میلیارد دلاری برای پارامونت تبدیل و ۷ اسپین آف مختلف به دنبال آن خلق می شد. گو اینکه شریدان حالا یکی از اسامی پرسود هالیوود است، و دیوید الیسون، مدیرعامل پارامونت اخیراً او را «نابغه ای بی نظیر با سابقه ای بی نقص» نامیده است. در هر حال به وضوح میتوان اظهار داشت که بین این ۲ کابوی قدیمی کینه ای وجود دارد. بگفته یک منبع موثق، کاستنر در طول فیلمبرداری فیلم «افق» در یوتا، برای پیدا کردن اسب و گاو برای اجاره مشکل داشت و شایعه ها حکایت از این داشت که بیشتر دام ها از قبل توسط تیلور شریدان اجاره شده بودند.
بودجه ساخت «افق» چه طور تأمین شد؟
وقتی افراد نزدیک به کاستنر فیلم نامه اصلی «افق» را که بالاتر از ۱۸۰ صفحه بود، خواندند، از او خواستند آنرا به شدت کوتاه و اصلاح نماید. فیلم نامه شامل شخصیت های پراکنده ای با خطوط داستانی متفاوت می باشد که همگی در یک شهرک وسترن خیالی به هم می پیوندند. منبعی که پیشنویس اولیه را خوانده، می گوید: «من نمی توانستم از آن عبور کنم. مثل یک «ویله موز» بود». کاستنر در مصاحبه با مجله GQ در سال ۲۰۲۴ چنین اعتراف کرد: اگر روانپزشک من به من می اظهار داشت: کوین، هیچ کس نمی خواست یک فیلم را بسازد، درست است؟ پس چرا می روی و ۴ تای دیگر می نویسی؟ چرا می روی این کار را می کنی؟ احیانا جواب من این می بود: چون من معتقدم. تأمین بودجه لازم یک نبرد دشوار بود، اما کاستنر که قبلاً این کار را در فیلم «با گرگ ها می رقصد» انجام داده بود و خیلی هم به آن می نازید، در نهایت یک متحد کلیدی اولیه یعنی دنی پیکاف را پیدا کرد. پیکاف، وارث ثروت یک شرکت آب معدنی، سرمایه گذاری ۸ رقمی و استفاده از جت شخصی کاستنر را تأمین کرد. او سرمایه گذاران دیگری هم پیدا کرد؛ تانر بیرد از شرکت سیلور سیل انترتینمنت و حتی چند میلیون دلار کمک مالی از ایالت یوتا که قول داده بود ۴ فیلم را آنجا فیلمبرداری کند. پیش فروش های خارجی که وی در جشنواره کن ۲۰۲۳ به دست آورد، پشتوانه مالی فراهم می کرد و کاستنر، همانطور که با فیلم «گرگ ها» انجام داد، قسمتی از سرمایه خودرا نیز وارد این بازی کرد، این دفعه مبلغ هنگفت ۳۸ میلیون دلار. در آن زمان، او پول - یا حداقل وثیقه - را داشت. کاستنر صاحب چندین ملک مجلل است، همچون یک قطعه زمین خالی ۱۰ هکتاری در کنار اقیانوس در کارپینتریا که زمانی به قیمت ۶۰ میلیون دلار لیست شده بود. تا بهار ۲۰۲۲، او پول کافی و بازیگرانی همچون لوک ویلسون و سینا میلر را برای آغاز فیلمبرداری فیلم اول و دوم از ۴ فیلم جمع کرد و حدودا همین زمان برادران وارنر هم به عنوان توزیع کننده داخلی فیلم قرارداد امضا کردند.
در بهار ۲۰۲۴، کمی بعد از پایان تولید، کاستنر نخستین فیلم «افق» را به جشنواره فیلم کن برد. بگفته منابع، نگرانی هایی وجود داشت که فیلم برای نمایش آماده نباشد و زمان بیشتری مورد نیاز باشد؛ اما کاستنر فیلم و تعدادی از بازیگران را به فرانسه برد و فیلم را خارج از مسابقه به نمایش گذاشت. اما فیلم نتوانست خیلی از منتقدان را شگفت زده کند (در آن زمان، راتن تومیتوز برمبنای نقدهای اولیه تنها ۲۷ درصد به آن امتیاز داد). با این وجود، فیلم با تشویق ایستاده ۱۰ دقیقه ای روبه رو شد که بر اساس گزارش ها، کاستنر را به گریه انداخت.
تلاش ناموفق برای جذب سرمایه گذار و روبه رو شدن با نتایج یک فیلم ناکام
یک ماه بعد، در ۲۸ ژوئن ۲۰۲۴، فیلم «افق: حماسه آمریکایی - فصل اول» در سینماها اکران شد و در نخستین آخر هفته اکران داخلی خود تنها ۱۱ میلیون دلار فروش داشت، فاجعه ای در گیشه که حدودا به اندازه «دنیای آب» و «دروازه بهشت» وحشتناک بود. بالاخره، با بودجه ۱۰۰ میلیون دلاری، تنها ۳۸.۷ میلیون دلار فروش کرد؛ هرچند در زمان پخش آنلاین بالاترین فیلم HBO در این پلت فرم بود. قرار بود قسمت دوم، «افق ۲»، تنها چند ماه بعد از قسمت اول منتشر شود، اما برادران وارنر بعد از نتایج ناامیدکننده فیلم اول، آنرا متوقف ساخت و اکنون هیچ تاریخ انتشاری برای آن وجود ندارد. کاستنر یک سال پیش در کن به هالیوود ریپورتر اظهار داشت: «من به پول بیشتری نیاز دارم، به تعدادی از این میلیاردرهای بزرگ، با قایق های لعنتی که دوست دارند به مردم بگویند میلیاردر هستند، نیاز دارم که با من بیایند و یک فیلم بسازند. من پولی را که آنها دارند، ندارم و قبلاً ۲ فیلم از این مجموعه را ساخته ام. شما پولدارها کجایید؟» سال پیش کاستنر برای پیدا کردن آن پولدارها و دریافت جایزه یک عمر موفقیت در جوایز جوی عربستان سعودی به ریاض سفر کرد. وی در سخنرانی پذیرش خود اظهار داشت: «عربستان سعودی شایسته جایگاه خود در صحنه جهانی است و من از شما می خواهم که داستان های خودتان را روایت کنید. روی جنبه های احساسی، جهانی و تاریخی که آنها را می شناسید سرمایه گذاری کنید، هیچگاه پشیمان نخواهید شد.» کاستنر در ریاض با مقامات ارشد سعودی ملاقات کرد و آنها را جهت کمک به تأمین مالی قسمت های سوم و چهارم «افق» متقاعد کرد. بگفته ۲ منبع، سعودی ها مایل به سرمایه گذاری در این مجموعه بودند، اما نه مبلغی که کاستنر به دنبال آن بود. وی در نهایت بدون هیچ پولی آنجا را ترک کرد و سخنگویش هرچند این مذاکرات را تأیید کرد، اما کم اهمیت جلوه داد و اظهار داشت که او مذاکرات «سرسری» با مقامات سعودی در مورد تأمین مالی «افق» داشته است. از آن زمان، او با نتایج فاجعه بار «افق»، مانند وام مسکن ۶۰ میلیون دلاری برای ملک خالی کارپینتریا که برای تأمین مالی آن اقدام نمود، دست و پنجه نرم می کند. در ماه مارس، جلسه ای جهت بررسی اختلاف شرکت کاستنر با دارنده اوراق قرضه هورایزن، سیتی نشنال بانک و توزیع کننده آن، نیو لاین سینما، که هر ۲ بر سر فیلم اختلافات مالی دارند، برنامه ریزی شده است (کاپلان، به عنوان مدیر ارشد عملیاتی شرکت تولید کاستنر، حدودا مطمئناً نقش اصلی را در آن جلسه ایفا خواهد کرد). تنها چند هفته دیگر، او باید در دادگاه عالی لس آنجلس برای شکایت یک بدلکار زن که در تابستان از کاستنر شکایت و ادعا کرده بود که وادار به اجرای یک صحنه تجاوز بدون فیلم نامه و بدون پروتکلهای ایمنی مناسب شده، حضور یابد. (کاستنر این ادعا را «دروغ آشکار» خوانده است) و ممکنست اختلافات دیگری نیز در شرف وقوع باشد، همچون سرمایه گذاری به نام تانر بیرد که ۳ میلیون دلار به شکل وام موقت پرداخت کرده و می گوید وکلایش درحال بررسی هستند تا دست به بهترین اقدام بزنند. کاستنر چند پروژه در دست ساخت دارد اما از زمان فیلم «افق» در سینما بازی نکرده و اخیرا اعلام شده در یک فیلم کمدی-درام همراه جیک جیلنهال برای آمازون بازی خواهد نمود و بازیگر یک فیلم مهیج با مبحث موج سواری به نام «شکارچیان سر» نیز خواهد بود. همین سال جاری، وی در انجمن بین المللی نانوایی لبنیات دلی، کنفرانسی برای کارآفرینان با عنوان «ایمپکت بخارست» و بزرگترین کنفرانس دامپزشکی جهان با دریافت هزینه، سخنرانی کرد. با وجود دردسرهای حقوقی، هزینه های مداوم و صدمه های اعتباری که «افق» برای او ایجاد کرده، کاستنر هیچ نشانه ای از قصد خود برای کنار گذاشتن و فرار از رؤیای تولید ۴ فیلم وسترن حماسی نشان نداده و همچنان به دنبال تأمین مالی برای تکمیل قسمت سوم و چهارم است. براستی، اوایل امسال موجی از اخبار منتشر گردید بر اساس این که ساخت یک استودیوی فیلمسازی ۱۰۰ میلیون دلاری در سنت جورج، یوتا در حال انجام می باشد که کاستنر از مدیران آن است. این پروژه شامل یک انبار چند منظوره ۳۹۰۰۰ فوت مربعی و یک صحنه صدا ۲۰۰۰۰ فوت مربعی با ۱۰۰۰۰ فوت مربع فضای اداری اضافی است. جویس کلی رئیس کمیسیون فیلم یوتا، می گوید: «او آینده ای را برای فیلمبرداری در اینجا می بیند. مطمئنم که آنها «افق ۲» را اکران خواهند کرد و ۳ و ۴ هم تمام خواهد شد. من فیلم دوم را دیدم و به نظرم فوق العاده است. ما روی این پروژه سرمایه گزاری نموده ایم و من از او حمایت می کنم.» سخنگوی کاستنر اصرار دارد که این پروژه واقعا درحال پیشرفت است، اما منبع دیگری که اخیرا از محل بازدید کرده نظر خیلی متفاوتی دارد. وی در مورد طرح اولیه استودیو می گوید: «خیلی عالی بود. آنها یک سازه اولیه ساخته اند که حدود ۸۰ درصد آن تکمیل شده. اما هم اکنون، واقعا هیچ اتفاقی آنجا نمی افتد. پس از اینکه فیلم کاستنر خیلی خوب عمل نکرد، اوضاع تغییر نمود و کوین از آن زمان در دسترس نبوده است. آیا هنوز هم می تواند این اتفاق بیفتد؟» این گزارش چنین تمام می شود: کاستنر، مانند یک تفنگدار قدیمی وسترن، قبلاً هم کنار گذاشته شده بود ولی شاید فقط به جهت اینکه باردیگر به پرده سینما برگردد، زخمی و کوفته، بسمت افق بعدی بتازد.
منبع: karamond.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان کاراموند در مورد این مطلب