اظهارات زن و شوهری كه ویدئویشان جنجالی شد
به گزارش كاراموند برنامه فرمول یك و برنامه های تلویزیونی مشابه آن، طی سال های گذشته كم حاشیه و جنجال نداشته اند، اما این دفعه آتش ماجرا چنان بالا گرفته كه كار به تذكر نماینده های مجلس و راه افتادن كمپین های مردمی كشیده است.
به گزارش كاراموند به نقل از ایسنا، «شهروند» در ادامه نوشت: امیر و مریم زن و شوهری هستند كه چند شب پیش به همراه بچه هایشان میهمان برنامه علی ضیا شدند و در این برنامه از زندگی عجیبشان گفتند؛ زندگی كه در آن مرد بارها همسرش را كتك زده و زن ۲۷ بار درخواست طلاق داده اما باز هم به زندگی با هم ادامه داده اند.
این داستان نه تنها صدای فعالان حقوق بانوان را در آورد، بلكه كم كم پای اعتراض مردم عادی را هم به میان كشید. خیلی ها گفتند در شرایطی كه هر روز آمارهای ناراحت كننده ای از خشونت خانگی شنیده می شود چرا باید زنان رابه ماندن در چنین شرایطی تشویق كرد؟ خیلی های دیگر اعتراض كردند كه چرا صداوسیما «زن كتك خورده» را بعنوان الگویی برای زنان معرفی كرده است. در نهایت هم كمپینی برای تماس با ۱۶۱ برای اعتراض به صداوسیما راه افتاد. مجلس هم روز گذشته به صداوسیما تذكر كتبی داد كه دقت بیشتری در برنامه سازی داشته باشد و حتی وزیر جوان ارتباطات هم در توییتر از صداوسیما خواست كه به این شكل، تاب آوری زنان را تبلیغ نكند.
با همه حمله ها، زن و مرد قصه می گویند كه از حضور در این برنامه پشیمان نیستند اما پیامشان درست منتقل نشده است.
اگر به عقب برگردید باز برای تعریف كردن داستان زندگی تان به تلویزیون می آیید؟
امیر: بله، چون ما با هدف به این برنامه رفتیم و از این كارمان به دنبال انتقال یك پیامی بودیم، برای همین هم اصلا پشیمان نیستیم. همین الان دور و برم دارم زندگی هایی را می بینم كه از هم پاشیده و طلاق هایی اتفاق افتاده كه می توانست نیفتد، اگر زن و شوهرها بلد بودند مشكلاتشان را حل كنند. ما به تلویزیون رفتیم كه بگوییم تلاش كنید كه مشكلاتتان را حل كنید. برای كمك به زندگی ها رفتیم.
مریم: راستش من از اول خیلی راغب نبودم كه به برنامه برویم اما همسرم من را راضی كرد. او به من اظهار داشت كه بیا به بقیه هم كمك نماییم مثل ما زندگی شان را از اول شروع كنند. برای همین من راضی شدم. الان هم نه اینكه پشیمان باشم اما از اینكه همه چیز وارونه جلوه داده شد، ناراحت هستم.
برخوردها پس از حضورتان در برنامه چطور بود؟
امیر: طبیعتا وقتی ماجرا آن طور نشان داده شد برخوردهای خوبی اتفاق نیفتاد.
مریم: من كسی بودم كه خیلی رنج كشیده اما توانسته بود زندگی اش را از اول بسازد، توانسته بود به همسرش كمك نماید و با كمك خود او زندگی اش را نجات بدهد، اما كسی به این بخش ماجرا توجه نكرد و به جای اینكه از من تقدیر بشود، به من حمله شد. خیلی ها مستقیم و غیرمستقیم به من گفتند كه تو داری زن ها را تشویق می كنی كه كتك بخورند اما تحمل كنند، اما این طور نبود، من خودم هم تحمل نكرده بودم، بلكه طلاق گرفته بودم. اما وقتی دیدم امیر تغییر كرده، من هم از اینكه تغییر كنم و زندگی ام را از اول شروع كنم استقبال كردم، اما از حرف هایم بد برداشت شد. روی اخلاق های بد شوهر من مانور داده شد، در حالیكه این واقعیت نیست.
امیر: همه طوری برخورد كردند كه انگار هنوز هم من همسرم را می زنم. هیچ كس این بخش را ندید كه ما عوض شده ایم. من تغییر كرده ام و زندگی ما الان عاشقانه است.
فكر می كنید چرا این اتفاق افتاد؟ چرا بخش مورد نظر شما انعكاس پیدا نكرد؟
مریم: ما تجربه نداشتیم، وقت برنامه هم كم بود. نتوانستیم وقت را مدیریت نماییم و متاسفانه بیشتر در مورد آن بخش از زندگی مان توضیح داده شد كه قرار بود فقط مقدمه باشد و پس از آن بگوییم كه ما چه كار كردیم كه همه چیز درست شد.
امیر: ببینید، ما دفعه اولمان بود كه به تلویزیون می رفتیم و اصلا تجربه نداشتیم. روند برنامه این طور پیش رفت و ما هم اسیر احساسات شدیم. قرار بود پس از اذان مغرب ما به این بخش از زندگی مان بپردازیم و بگوییم كه چه اتفاقی افتاد كه ما عوض شدیم اما فرصت برنامه كم بود. برای همین من خواهشم این است كه یك مرتبه دیگر به ما فرصت بدهند كه برویم به مردم بگوییم كه منظور ما از حضور در این برنامه چه بوده.
خب فكر كنید الان در آن برنامه هستید. چه می گفتید؟
امیر: من می گفتم كه آن گذشته من بوده و دیگر از آن گذشته خبری نیست. می گفتم دست هایی كه كتك می زدند را قطع كرده ام و چهار سال است كه دیگر آن اتفاق ها تكرار نشده. من فقط همسرم را نمی زدم، بلكه با همه دعوا و كتك كاری می كردم اما الان آن آدم سابق نیستم. همسرم هم می گوید كه انگار امیر قبلی مرد و یك امیر دیگر باردیگر به خواستگاری من آمد. اگر برگردم به برنامه پشیمانی ام درباره گذشته را بیشتر نشان می دادم. ما پس از این جریان صاحب بچه شدیم. اگر برگردم عقب به مردم می گویم كه چه كار كردم كه آن وضع تغییر نمود. ما اصلا به برنامه فرمول یك رفته بودیم كه اینها را بگوییم. رفته بودیم بگوییم اگر زندگی تان مشكل دارد، تلاش كنید از طریق درست مشكل را حل كنید. نگویید من همینی كه هستم، هستم. همه كسانی كه رفتارهای بدی دارند، خودشان بیشتر از همه رنج می كشند و اگر بتوانند خودشان را اصلاح می كنند.
چه شد كه این تغییرات در شما رخ داد؟
امیر: راستش من از آقای ضیا خواستم كه به ماجرای مواد مخدر من اشاره نشود اما الان می گویم كه من به خاطر مشكلاتی كه داشتم، درگیر مواد شدم اما به دوره NA رفتم. آنجا با كسانی برخورد كردم و از كمك روانشناس هایی استفاده كردم كه كلید تغییر را در من زدند. پس از آن هم خودم خواستم عادت هایم را كنار بگذارم یعنی اراده خودم در كنار كمك هایی كه گرفتم، سبب شد زندگی ام عوض شود. من كارم به مواد مخدر كشید چون واقعا تحت فشار بودم. واقعا همسرم را دوست داشتم و وضعیتی كه در آن بودیم بیشتر از هر كسی خودم را اذیت می كرد. قرار بود در برنامه فرمول یك پس از اذان، به اینها بپردازیم. من باید پس از اذان توضیح می دادم كه چه اتفاقی افتاد كه دست های من قطع شد. من جلوی ۸۰ میلیون نفر گفتم عاشق همسرم هستم و به خاطر او بوده كه خودم را اصلاح كردم. به نظرم این اعتراف خیلی جرأت می خواهد. خیلی از رفقایم پس از این برنامه به من زنگ زدند و گفتند ای زن ذلیل، ای بدبخت ولی من هدف داشتم. من عاشق زن و زندگی ام هستم، من عاشق بچه هایم هستم. همین الان كه با شما حرف می زنم همسرم به من زنگ زده كه اعصابم خرد است و آمده ام خانه كه او را آرام كنم و برگردم سر كار. شاید باورتان نشود اما یك خانم روانشناسی بود كه به من می گفت برو سراغ زندگی ات، همسر سابقت را فراموش كن، اما من او را دوست داشتم. خیلی از سلبریتی ها به من حمله كردند اما من می خواهم به آنها بگویم آیا خودتان توانسته اید یكی از اخلاق های بدتان را كنار بگذارید؟ به جای اینكه من را بابت گذشته ام كه خودم هم از آن پشیمان هستم سرزنش كنید به این اشاره كنید كه من نتوانستم بزرگ ترین مشكل زندگی ام را حل كنم، آیا شما با كفش های من راه رفته اید؟
مریم: من هر بار درخواست طلاق می دادم. اگر درخواست طلاق دادن خوب است كه من دقیقا همین كار را می كردم و در آخر هم جدا شدم اما یك مرتبه تلاش نكردم كه مشكل را از طریق اصولی اش درست كنم. همه اخلاق خوب و بد دارند و اگر مشكلی بود اول به فكر چاره باشیم و بعد اگر راه حلمان جواب نداد، برویم. نه اینكه فورا زندگی را ترك نماییم چون به هر حال وارد هر زندگی ای بشویم به همان مشكل ها برمی خوریم. من نمی گویم كه همسرم حق داشت من را بزند، ما الان می دانیم كه تحت هیچ شرایطی كسی نباید كس دیگری را بزند اما من هم واقعا رفتار خوبی نداشتم، من هم بلد نبودم چطور زندگی كنم و چطور زندگی ام را مدیریت كنم، چطور با همسرم برخورد كنم. برای همین می گویم اگر من هم وارد هر زندگی ای می شدم، ممكن بود همان تجربه ام تكرار شود. مهم ترین چیز این است كه طرفتان و خودتان بخواهید تغییر كنید اگر خواستید و هنوز همدیگر را دوست داشتید، تلاش خودتان را بكنید.
خیلی ها به حضور بچه ها در برنامه انتقاد می كنند. به نظرتان آمدن آنها خوب بود؟
مریم: نه، اصلا و این را قبول داریم. ما باز هم می گوییم كه ما تجربه نداشتیم. از مسئولان برنامه پرسیدیم كه بچه ها هم باید باشند، آنها گفتند كه بله آنها را هم بیاورید اما شاید آمدن آنها درست نبود. البته اگر در آینده درباره این مورد از ما بپرسند، به آنها می گوییم كه چیزی برای خجالت كشیدن وجود ندارد و اتفاقا باید به پدر و مادرشان افتخار كنند اما قبول داریم كه آمدن آنها درست نبود.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب