روایت مهر از نواهای عاشورایی- ۳۴؛

کارهای آقای بازیگر برای محرم

کارهای آقای بازیگر برای محرم به گزارش کاراموند، ذوالجناح می آید و با عاشورا می گریم ۲ مجموعه موسیقایی از رسول نجفیان هستند که در دهه ۸۰ تلاش داشت آثاری متفاوت در زمینه نواهای عاشورایی پیش روی مخاطبان قرار دهد.



خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ عرصه تولید آثار موسیقایی در رابطه با مضامین و رویدادهای مذهبی و اعتقادی همواره جزو پرطرفدارترین و در عین حال پرچالش ترین عرصه های فرهنگی هنری کشورمان بوده است که در سالهای طولانی دوشادوش سایر فعالیتهای فرهنگی هنری در رابطه با این مورد مورد توجه مخاطبان و هنرمندان قرار گرفته است.
تولید این حوزه با اینکه همواره در معرض افترا های فراوان همچون «سفارشی بودن» قرار داشته اند اما به علت حس و حال موجود در آنها که برگرفته از باورها و اعتقادات نهفته در ضمیر خیلی از مخاطبان بالقوه است، در اکثر موارد فعالیت در حوزه را با استقبال هنرمندان مواجه کرده است.
همزمان با ایام عزاداری سیدالشهدا (ع) بر آن شدیم تا بار دیگر با نگاهی اجمالی به تولیدات موسیقایی مختلف در رابطه با قیام عاشورا در کشورمان در چارچوب های گوناگونی چون آلبوم، موسیقی متن فیلم و سریال، اجرای زنده و مواردی از این دست داشته باشیم.
در این چارچوب آن چه مورد توجه قرار گرفته و می گیرد، صرفا مرور و یادآوری آثار برجسته حوزه موسیقی «عاشورایی» است که در سالهای دور و یا نزدیک تولید و در بازار موسیقی عرضه شده اند. آثاری که طبیعتاً بعضی از آنها از درجه کیفی ممتاز برخوردار بوده اند و شاید برخی دیگر با انتقاداتی هم در موعد انتشار به لحاظ موسیقایی و محتوایی مواجه بوده اند اما همه در یک وجه اشتراک دارند و آن ماندگاری در حافظه جمعی دل بستگان اباعبدالله (ع) است.
در سی و چهارمین قسمت از سلسله گزارش های «روایت مهر از نواهای عاشورایی»، سراغ آثار انتشار یافته رسول نجفیان بعنوان هنرمندی رفتیم که در دهه های اخیر علاوه بر حضور در حرفه اصلی خود بازیگری، موفقیت هایی در زمینه خوانندگی تجربه کرده و توانسته با خلق آثاری در این عرصه، خاطره دلنشینی را در ذهن مخاطبان ایرانی ثبت کند. هنرمندی که با اتکا به پیشینه درخشان خود در زمینه های تئاتر و سینما توانسته از خود نام نیکی را بر جای گذارد و تبدیل به هنرمندی شود که میتوان از او بعنوان یکی از خوانندگان دارای سبک و سیاقی منحصر به فرد در زمینه موسیقی با تمام انتقادات و نکته نظرهای موسیقایی یاد کرد.

آنچه در این سال ها علاوه بر تجربه های پرارزش نجفیان در بازیگری و کارگردانی و حتی اجرا پیش روی مخاطبان قرار گرفته، خلق آثار موسیقایی مبتنی بر موسیقی ایرانی با ترانه های درست انتخاب شده و چاشنی خلاقیت است که باآنکه رسول نجفیان را بعنوان یک خواننده تکنیکی و فنی معرفی نمی کند اما آثارش بگونه ای بوده که حس خاطره سازی و خاطره پردازی اش بسیار مورد توجه قرار گرفته و فضایی فراهم ساخته که می تواند او را بعنوان یک خواننده به شنوندگانش معرفی نماید. شرایطی که از پس قطعه فوق ماندگار «عجب رسمیه …» برای او راه درخشانی را هموار کرد که در خیلی از موارد حتی از بازیگری اش هم پیشی گرفت و رتبه هنری اش را در میان مردم ارتقا داد.
آن هنگام که در غم و شادی ها، در جشن ها و مراسم عزاداری، در برنامه ها و مناسبت های ویژه ملی و مذهبی امکان نداشت که تک آهنگ «عجب رسمیه …» رسول نجفیان انتخاب تهیه کنندگان و سردبیران برنامه های مختلف رادیویی و تلویزیونی نباشد و از این آهنگ استفاده نکنند. مسیری که سبب شد او تجربه های دیگری را هم در زمینه موسیقی بیازماید و حتی وارد شرایطی شود که بتواند آثاری را در چارچوب آلبوم و تک آهنگ عرضه نماید. فضایی در دهه های ۷۰ و ۸۰ که تهیه کنندگان و تولیدکنندگان حوزه موسیقی، به نسبت این سال ها نگاه ویژه ای به تولیدات جدی و متفاوت تری داشته و شرایطی را فراهم ساختند که رسول نجفیان و هنرمندان دیگری چون حسین پناهی، خسرو شکیبایی و برخی دیگر نقطه تمرکز آلبوم ها و قطعاتی باشند که در آن زمان چه در چارچوب دکلمه و شعر و چه در چارچوب خوانندگی با استقبال عجیب و غریب مخاطبان روبه رو می شد.
اتفاقاً همین چارچوب بود که رسول نجفیان را بر آن داشت تا به واسطه این محبوبیت که هم در حوزه بازیگری و هم در حوزه خوانندگی به دست آمده بود، دست به تولید آثاری بزند که به واسطه مشارکت بعضی از تهیه کنندگان و مجموعه های تولید محتوای موسیقایی در حوزه های آئینی و مذهبی هم حرف های جدیدی برای گفتن داشته باشد. او و برخی دیگر توانستند همواره کننده مسیری در زمینه خوانندگی باشند که رنگ و بوی متفاوتی داشت و آمده بود تا حرف های متفاوت تری را برای مخاطبان و ارادتمندان خاندان (ع) داشته باشد. چارچوبی که در آن دوران نوعی ساختارشکنی به حساب می آمد و نشان داد که میتوان با موسیقی در عین رعایت چارچوب ها و ملاحظات این حوزه، حرف های جدیدی برای جذب مخاطب و عرضه آثار مذهبی به ارادتمندان مکتب خاندان (ع) داشت.

رسول نجفیان در همین چارچوب بود که مابین سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۹ دو پروژه «با عاشورا می گریم» و «ذوالجناح می آید بی سوار» را در سوگ واقعه کربلا و شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) و یاران گرامی اش تولید کرد و همراه با برخی دیگر از هنرمندان فضایی را فراهم ساخت که حوزه موسیقی هم سهمی در زمینه هنر عاشورایی داشته باشد. شرایطی که در آن روزگار فقط تعداد اندکی از هنرمندان دست به تولید و تهیه انتشار آثاری می زدند که رنگ و بوی مذهبی داشت و می توانست با ترکیب موسیقی حرف های جدیدی برای گفتن داشته باشد.
«با عاشورا می گریم» در سال ۱۳۸۳ یکی از نخستین آثار رسول نجفیان در مقام شاعر و خواننده بود که در چارچوب یک مجموعه مستقل پیش روی مخاطبان قرار گرفت و به علت حال و هوای متفاوتی که داشت توانست رضایت مخاطبان را هم فراهم سازد. شرایطی که اساسا هم فعالان حوزه موسیقی و هم فعالان حوزه دین و آئین می دانستند حرکت روی طناب نازکی است که می تواند باعث واکنش های متفاوتی در حوزه های موسیقایی و فقهی شود.
این پروژه مشتمل بر شش قطعه موسیقایی با نامهای «حسین (ع) به کربلا سفر می کند»، «کو شهیدم کفنت، یوسفم پیراهنت»، «باز هم ذوالجناح می آید»، «بر نیزه ها شد سر شهیدان»، «کاروان بی ساربان» و «چه با میهمان کربلا کردند» بود که با همراهی سازهایی ایرانی و محلی و بعضاً سازهای الکترونیک معرف یک آلبوم عاشورایی متفاوتی شد که در آن روزگار به شکلی اثر جدیدی محسوب می شد و می توانست پل ارتباطی خوبی برای ارتباط معنوی نسل جوان آن دوران به واسطه عنصر موسیقی با مسائل در رابطه با ایام عزاداری محرم و صفر به حساب آید.
اگرچه در رابطه با این پروژه موسیقایی اطلاعات و منابع رسانه ای چندانی در دست نیست، اما بطور حتم از این آلبوم میتوان به یکی از آثار ماندگار عاشورایی در دهه ۸۰ یاد کرد.
برای شنیدن قطعه «حسین به کربلا سفر می کند» از آلبوم «با عاشورا می گریم» اینجا را کلیک کنید.

اما پروژه دیگری که توسط رسول نجفیان درحوزه نواهای عاشورایی بازخوانی و انتشار یافت، اثری به نام «ذوالجناح می آید بی سوار» نام داشت که در روزهای عزاداری محرم و صفر سال ۱۳۸۹ یعنی شش سال پس از تولید آلبوم «با عاشورا می گریم» منتشر و در دسترس ارادتمندان حضرت سیدالشهدا (ع) قرار گرفت.
اثری مشتمل بر ۹ قطعه موسیقایی با نواهایی دارای قدمت ۴۰۰ ساله با نامهای «من از راه دور آمدم»، «حسین (ع) به کربلا سفر می کند»، «حج ناتمام»، «سوار مست»، «ذوالجناح می آید رسول نجفیان: آخرین نسل راویان این مداحی ها و شعرها پیرمردان و پیرزنانی هستند که عمری را سپری کرده اند و هر لحظه امکان این وجود دارد که به سفری برگشت ناپذیر بروند و در دیاری دیگر رحل اقامت برافکنند بی سوار»، «کو شهیدم کفنت، یوسفم پیراهنت»، «که بندد محفل زینب (س)»، «شام غریبان» و «کجا رفت شهر بَمَت» که در سبک و سیاق خوانش منحصر به فرد رسول نجفیان خوانده شد و با لحنی که داشت توانست با مخاطبان غیرتخصصی حوزه موسیقی هم ارتباط خوبی پیدا کرده و بعنوان اثری دارای کیفیت و استاندارد میان مخاطبان نواهای عاشورایی معرفی شود.
چارچوبی که محتوای آن بر مبنای دم های نوحه مداحی ها بود و مردم اغلب با شرکت در دسته جات سینه زنی و زنجیرزنی بارها با چنین نواها و نجواهایی روبرو شده بودند. اشعاری که برای عزاداران سالار شهیدان (ع) دربرگیرنده حس خاطره انگیزی بود که اساسا به پربارتر شدن حس و حال معنوی نشأت گرفته از شنیدن این آثار نقش مؤثری ایفا کرد.
رسول نجفیان در یکی از گفتگوهای رسانه ای خود پیرامون این آلبوم موسیقی بود که توضیح داد: تنها تغییری که در این نوحه ها داده شده، تعدیل برخی لهجه های غلیظ محلی و نزدیک کردن آنها به گویش پارسی سره است. این تغییرات به منظور هر چه قابل فهم تر شدن آلبوم «ذوالجناح می آید بی سوار» برای همه ایرانی ها و مخاطبان این آلبوم موسیقی مذهبی است. این آلبوم که برگرفته از نواهای سوگواری اصیل ایرانی است با آهنگ های سخیفی که امروز در بعضی از مداحی ها با موسیقی ناهنجار شنیده می شود به صورت کلی متفاوت می باشد. من وقتی که به شهرستان ها می رفتم گاه نواها و ملودی هایی را از پیرزنان و پیرمردان می شنیدم که بر دل می نشست؛ نواهایی که سینه به سینه نقل شده بود و شاید قدمت آنها به قرن ها پیش می رسید؛ نواهای فولکلور ایرانی که راز ماندگاری آنها در اصالت و زیبایی شان بود. بخشی از این نواها که در ارتباط با نوحه خوانی های عاشورایی بود در این آلبوم و به زبان روز بیان شده است؛ نواهایی که در نقاط مختلف کشور شامل شمال و جنوب، شرق و غرب به زبانی سوزناک و شیرین بیان می شد، از دل بر می آمد و لاجرم بر دل می نشست.

وی ضمن اشاره به نیاز مردم به موسیقی اصیل و فاخر تاکید کرده بود: کارهایی از این نوع، باید اصالت داشته باشند تا مفهوم واقعی نوحه خوانی قدیمی را در مقابل موسیقی های سخیف و ناهنجار متداول شده امروزی به مردم نشان دهند. به اعتقاد من حس و حال موجود در این نوحه ها بسیار اعجاب انگیز و زیباست؛ گاهی مشاهده می شود یک نوحه که در جنوب ایران خوانده می شود به همان صورت در شمال هم خوانده می شود و تنها فرق آن جنس گویشی کلام ها است در واقع خیلی از نوحه های اصیل مرز مشخصی ندارند؛ گویا هر کسی که به هر جا رفته نوحه منطقه خویش را به منطقه دیگر انتقال داده است و این مسأله سبب می شود که هرکس بنا بر قومیت و گویش خود به شکلی با این نوحه ها احساس نزدیکی کند.
این بازیگر و خواننده پیشکسوت که همچنان در زمینه بازیگری و موسیقی به فعالیتهای خود ادامه می دهد، در همین گفتگوی رسانه ای بود که در رابطه با فلسفه پیدایش این نوحه ها هم توضیح داد: هر یک از این نوحه ها فلسفه خودش را دارد به صورت مثال اگر در گذشته کسی به کربلا می رفت و در راه با اتفاقاتی روبه رو می شد در این راه نوحه هایی به وجود می آمد که به چاووشی معروف می شد و نوای بسیار دلنشینی داشت مثل این شعر: «من از ره دور آمدم با دیده کور آمدم / از عشق تو بینا شدم با چشم پرنور آمدم» یا «جانم حسین، جانم حسین / ای جان جانانم حسین، ای نور چشمانم حسین / ای شیر میدانم حسین» و آلبوم «ذوالجناح می آید بی سوار» از همین چاووشی و حج آخر امام حسین (ع) آغاز می شود و با نوحه های شب عاشورا، روز عاشورا و شام غریبان و نوحه حضرت علی اصغر (ع)، حضرت قاسم (ع) و حضرت زینب (س) تمام می شود.
خواننده آلبوم «ذوالجناح می آید بی سوار» در پاسخ به این پرسش که آیا به این نوع سبک کار را ادامه می دهد یا خیر؟ بیان نمود: این پایان کار نیست بلکه قصد دارم این روند را ادامه بدهم چونکه فرصت چندانی برای حفظ و ضبط این ملودی ها نداریم؛ آخرین نسل راویان این مداحی ها و شعرها پیرمردان و پیرزنانی هستند که عمری را سپری کرده اند و هر لحظه امکان این وجود دارد که به سفری برگشت ناپذیر بروند و در دیاری دیگر رحل اقامت برافکنند. ما با تحقیق و پژوهش می توانیم زمینه ورود به هر مبحث بخصوص زمینه ورود به آئین ها را فراهم آوریم به صورت مثال در مورد موسیقی روستایی با وجود این که بسیار ساده به نظر می آید اما با تحقیق و پژوهش مشخص می شود که این نوع موسیقی بسیار اصیل و الهام بخش است چنانکه بزرگ ترین آهنگسازان جهان مانند بتهوون و موتزارت ماندگارترین آهنگ ها و سمفونی های بزرگ خویش را از همین تم ملودی های روستایی می ساختند.

نجفیان در یکی دیگر از گفتگوهای رسانه ای خود بود که ضمن اشاره به اهمیت تولید و بازخوانی آثار موسیقایی در رابطه با نوحه های قدیمی اظهار داشت: این نوحه نواها به صورت شگفت انگیزی در ذهن مخاطب تصویرسازی می کنند. از میان نواهای برخاسته از سازها، شما به خوبی تصویر حرکت کاروان، صحنه نبرد، لحظه شهادت و عزاداری بازماندگان را بازسازی می کنید. علاوه بر این احساس پرشور حماسی یا حزن و اندوه ناشی از مصیبت به مخاطب منتقل و او را منقلب می کند.
برای شنیدن قطعه «من از راه دور آمدم» از آلبوم «ذوالجناح می آید بی سوار» اینجا را کلیک کنید.
به هر ترتیب باآنکه در رابطه با کیفیت و کمیت آثار موسیقایی در رابطه با ایام عزاداری محرم و صفر بحث های فراوانی پیش روی دست اندرکارانش قرار می گیرد، اما مهم، تلاش هنرمندان و تولیدکنندگانی است که از پس آن چه در شغل و حرفه آنها به صورت حرفه ای و اقتصادی تعریف می شود، دست به تولید کارهایی می زنند که می تواند توشه معنوی مناسبی برای فعالیتهای پیش روی شان به حساب آید. شرایطی که طبیعتاً انگیزه های مادی چندان در فرایند تولید غیر از هزینه های جاری و در ارتباط با فرایند تولید، محلی از اعراب ندارد اما می تواند دربرگیرنده نکاتی باشد که بعدها ارزش دوچندانی پیدا می کنند.


منبع:

1402/06/10
16:15:35
5.0 / 5
311
تگهای مطلب: آهنگساز , استاندارد , ایران , بازیگر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۱ بعلاوه ۲
karamond.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كاراموند محفوظ است

كاراموند



برند کاراموند لاکچری