سامانه های حافظه ملی و سنا از روز گذشته تا امروز

سامانه های حافظه ملی و سنا از روز گذشته تا امروز به گزارش كاراموند معاون كتابخانه سازمان اسناد و كتابخانه ملی ایران از سامانه های حافظه ملی و سنا از روز گذشته تا امروز می گوید.


به گزارش کاراموند به نقل از ایسنا، متن گفتگو با فریبرز خسروی در اینباره به دنبال می آید.

طرح و ایده راه اندازی سامانه «حافظه ملی ایرانیان» چه زمانی شکل گرفت؟
برای پاسخ به این سؤال باید این نکته را متذکر شوم که دغدغه کتابخانه های ملی در دنیا، حفظ حافظه ملی کشورها است که معمولا در بحث کتابخانه های ملی این نکته مغفول می ماند. وقتی در قانون واسپاری عنوان می شود که باید دو نسخه از هر کتاب در کتابخانه های ملی نگهداری شود، مبین این مسئله است که چنان چه یک نسخه از هر عنوان کتاب به هر علتی صدمه دید نسخه دیگری در دسترس باشد و بعنوان میراث مکتوب برای آیندگان حفظ و نگهداری شود. ازاین رو تا دوره ای که منابع آنالوگ تولید شود وظیفه کتابخانه های ملی حکم می کند که به این منابع بپردازد.
سال های زیادی در کتابخانه های ملی ایران و جهان فقط به گردآوری و سازماندهی کتاب اهتمام می شد تا این که در ایفلای هاوانا تاکید شد که لازم است کتابخانه های ملی به بحث منابع غیرکتابی هم بپردازند. منظور از منابع غیرکتابی، دسته ای از مواد و محمل های اطلاعاتی هستند که در شکل ها و قالب های متنوعی غیر از کتاب و نشریه دیده می شوند. این منابع شامل آثاری هستند که طیف وسیعی از اطلاعات را دربرمی گیرند. برای مثال از متون تخصصی و پژوهشی مانند طرح های پژوهشی و رساله ها گرفته تا وسایل کمک آموزشی و بازی ها و سرگرمی های کودکان. همینطور منابع غیرکتابی در شکل ها و محمل های متنوعی از مواد دیداری شنیداری، جغرافیایی، گرافیکی و سه بعدی دیده می شوند.
بر همین مبنا برای نخستین بار اینجانب این مورد را در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران مطرح کردم و طرح آن به شورایعالی انقلاب فرهنگی عرضه و مصوب شد. بر طبق این مصوبه مقرر شد هر منبع غیرکتابی که در ایران منتشر می شود باید دو نسخه آن به کتابخانه ملی تحویل شود و شماره ثبت بگیرد. برای اجرای این مصوبه در تشکیلات سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران شامل اداره فراهم آوری و پردازش منابع غیرکتابی و اداره اطلاع رسانی لحاظ شد.
اما با ورود تکنولوژی های جدید اطلاعات به جامعه و کتابخانه ها، امکانات نوین و شکل جدیدی از محمل اطلاعاتی به وجود آمد. تکنولوژی های جدید امکان دیجیتال کردن منابع آنالوگ و عرضه آنرا در محیط وب پدید آورد و همینطور منابعی پدید آمدند که دیجیتال زاد بودند و مابه ازای آنالوگ نداشتند. به همین مناسبت طرح هایی در کتابخانه های مطرح دنیا برای حفظ حافظه ملی شکل گرفت و در این طرح ها بخصوص به منابع دیجیتال زاد و محیط وب توجه زیادی شد. در کتابخانه کنگره امریکا طرح American Memory شکل گرفت و به جریان افتاد.
در آن زمان به این نتیجه رسیدیم که لازم است سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران مبحث حافظه ملی دیجیتال را مطرح و بر مبنای آن اقداماتی را پیشبینی و اجرا نماید. بر مبنای همین لزوم بود که بنده در سال ۱۳۸۵ طرح حافظه ملی دیجیتال را بعنوان «حمد» در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران مطرح کردم و جزئیات طرح را هم نوشتم که در نهایت کارهایی در این حوزه شروع شد. همچون این فعالیت ها آغاز به اسکن کتاب های خطی و سایر منابع کتابخانه ای بود. در همین زمان بعنوان معاون اسناد منصوب شدم و جناب آقای دکتر علیرضا طالب پور کار «حمد» را با عنوان «حرم» حافظه رقمی ملی ادامه داد. آقای دکتر طالب پور هم همت کردند که حتی پس از رفتن شان از کتابخانه ملی این طرح را با عنوان کنسرسیوم محتوای ملی ادامه دهند. چند جلسه ای هم از من دعوت نمودند. یکی از خصوصیت های اخلاقی ایشان که قابل تقدیر هم است هماره ایشان در واگویه های خویش و در محافل مختلف از طراح اصلی این کار به رسم امانتداری یاد می کردند.
کنسرسیوم محتوای ملی هم با هدف ایجاد دسترسی ساده و ارزان پژوهشگران و شهروندان ایرانی به یک بانک بزرگ تجمیع اطلاعات در سطح ملی تشکیل شد. وظایف اعلام شده این کنسرسیوم عبارت بود از:
- بسترسازی فرهنگی و فنی مناسب
- جلب مشارکت صاحبان محتوا
- استفاده یا تهیه و تدوین استانداردهای عرضه محتوای رقومی ملی و خدمات مرتبط
- معرفی محتوای ملی در سطح جهانی
ابتدای امر با تدبیر دکتر طالب پور نهادهای زیادی همچون کتابخانه ملی هم در ایجاد این کنسرسیوم مشارکت کردند. اما این تلاش هم با جابه جایی مسؤلان به مصداق "که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها" گرفتار ضعف و بی مهری شد. شاید علت اصلی این مسئله این باشد که جایگاه این نوع فعالیت ها باید کتابخانه ملی باشد. ورود سایر ارگان ها به این نوع فعالیت ها چون از وظایف ذاتی آنها نیست بستگی به نوع نگاه مسئول وقت دارد و با جابه جایی آنان گرفتار قبض و بسط می شود.
در سال ۹۳ که به کتابخانه ملی برگشتم احساس کردم باید باردیگر به این مهم بعنوان یکی از وظایف اصلی کتابخانه توجه گردد. بنابراین در سال ۹۴ در چارچوب مجلدی با عنوان «طرح حافظه ملی رقمی ایران» تلاش شد همه طرح ها و فعالیتهایی که در این عرصه انجام شده تجمیع و عرضه شود.

از دیدگاه شما سیر تکمیل شدن طرح به چه صورت پیش رفت؟
همان گونه که توضیح دادم در سال ۱۳۸۵ طرحی برپایه یک راهبرد بلندمدت شکل گرفت که این طرح سه محور اصلی داشت. محور اول بحث گردآوری دیتا بود و محور دوم چگونگی پردازش را شامل می شد و بحث سوم به چگونگی اطلاع رسانی اختصاص داشت و البته مسئله اساسی دیگر هم نرم افزار مناسبی که بتواند در مدیریت این اطلاعات کار اصلی را انجام دهد. طی این سال ها تلاش شد که پروپوزال نرم افزار تهیه شود و با عنایت به امکانات سازمان برنامه دیجیتال کردن منابعی که معذوریت حقوق مولف نداشتند سرعت گیرد و در حوزه های مختلف اطلاعاتی گرداوری شود.
در این راه در بخش مجموعه های عکس دو اقدام صورت گرفت تا حافظه ملی دیجیتال در حوزه عکس غنی شود. به این صورت که تعداد زیادی نگاتیو وجود داشت که دیجیتال سازی و لیست نویسی آنها شروع شد. در همین دوره مجموعه خرید و اهدای مجموعه تصویری ایران به مجموعه تصاویر سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران افزوده شد که شامل حدود ۴۰۰ هزار عکس می شود و تابحال حدود ۸۰درصد از فرآیندهای پردازشی این مجموعه به انجام رسیده است. در همین زمینه تاکید شد در مجموعه خطی، همه کتاب ها اسکن شود، ازاین رو لیست نویسی آنها برای اطلاع رسانی آماده شد. البته در مجموعه های صوتی، کار رضایت بخش نبود و برای تبدیل منابع این مجموعه به صورت دیجیتال، کاری انجام نشده است. ضمنا در زمانی که مسئولیت معاونت پژوهش سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران را داشتم، ۵۰۰هزار مقاله را از یک شرکت تهیه کردیم و تست تهیه لیست توصیفی آنها توسط ماشین هم انجام شد. خوشبختانه مسؤلان بعدی این پروژه را ادامه دادند و این پروژه را وسیع تر کردند.

گفته می شود فهرستگان نسخ خطی فارسی در جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. لطفا درباره شکل گیری این پروژه هم توضیح دهید.
همان گونه که شما فرمودید افتتاح این مجموعه در مقایسه با سایر طرح ها و پروژه ها جایگاه ویژه ای دارد. در مدیریت های قبلی اصرار داشتم که برای غنی کردن حافظه ملی دیجیتال «حمد» لازم است که فهرستگان کتاب های خطی ایرانی ها به صورت برخط تهیه شود اما اغلب به علل سیاسی نمی پذیرفتند. در دوره ای هم که قرارداد چاپ فهرستگان کتاب های خطی ایران «فنخا» بسته شده بود متاسفانه پیشبینی نشده بود که این لیست ها بر سامانه قرار گیرد و فقط قرارداد کتاب بسته شده بود. در دوره اخیر با رویکرد سامانه «حمد» (حافظه ملی دیجیتال) تاکید کردم که سامانه ای برای این مورد داشته باشیم. بر همین مبنا با موسسه الجواد رایزنی هایی انجام شد. زمانی که خانم دکتر بروجردی مدیریت سازمان را به عهده گرفت، طرح های فهرستگان کتاب های فارسی جهان، لیست نسخ ایرانی به همه زبان ها در جهان و لیست نسخ خطی جهان اسلام را مطرح کردم و خوشبختانه ضمن موافقت، فازهایی از آن اجرا شد و پیشنهاد داده شد اگر در وب بگونه ای نمادین کره زمین ترسیم شود و نقاط واجد نسخ خطی فارسی در آن روشن شود بدین سان مشاهده می شود که جهان روشن خواهد شد.
اجرای طرح فهرستگان کتاب های خطی ایرانی که شامل زبان فارسی و عربی و غیره می شود در دو فاز مطرح گردیده است که در این دو اقداماتی صورت گرفته است به صورتی که حدود ۶۱۰ هزار مجموعه فراهم آمده است. فهرستگان کتاب های خطی عراق دیگر اقدامی بود که انجام شد و الان سامانه آن آماده است.

سامانه های حمد و سنا، تا چه اندازه توانسته انتظارات و اهدافی را که از آغاز شما مدنظر داشتید برآورده کند؟
بعنوان معاون کتابخانه ملی ایران و یکی از خدمتگزاران انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران خدا را شاکرم که این سامانه ها با تلاش شبانه روزی همکاران عزیز سازمان بالا آمده و خدمت رسانی می کند. بر دست همه آنان بوسه می زنم. مسلما این کار نتیجه تلاش و معاضدت تک تک کسانی است که در گذشته و حال برای تکمیل این مجموعه ها کوشش کرده اند. یادم است که چند سال آقای فرید قاسمی و آقای رحمانی برای تکمیل کسر موجودی مطبوعات کتابخانه ملی چه مرارت هایی را بر خود روا داشتند. باید سپاسگزار همه آنان باشیم.
مسلما رونمایی از سامانه های «سنا» و «حافظه ملی ایرانیان» در کتابخانه ملی در تسهیل مبادله اطلاعات تأثیر خوبی می تواند داشته باشد منتها در این راه سه نکته را باید مورد توجه قرارداد:
یک: بحث روزآمد شدن این پروژه ها است. به این معنا که این نوع طرح ها زنده اند. اگر تدابیر هوشمندانه ای برای روزامدسازی مداوم آنها صورت نگیرد، این پروژه ها خواهند مرد. آیا حالا که دو هفته از افتتاح این سامانه گذشته کتابی به مجموعه سامانه اضافه شده است؟ بطور قطع همکارانم در بخش مربوطه به این مورد آگاه هستند.
نکته دوم استقرار درست نرم افزار است. به این معنا که تجربه نشان داده که اگر روی سامانه های اصلی، اطلاعات منتقل نشود، در تغییرات مدیریتی و در تغییرات دیگری که در سازمان رخ می دهد، اطلاعات امکان دارد دستخوش تغییر و نابودی شود.
نکته سوم هم پالایش اطلاعات است که لازم است منطبق بر استانداردهایی باشد که کتابخانه ملی خویش را ملزم به رعایت آنها می داند. مطمئن هستم که همکارانم در بخش های مربوطه به این مسائل کاملا آگاهند. شاید تعجیل در افتتاح سبب شده که این امر را به فرصت های مناسب بعدی موکول کنند.

در مجموع وسعت دسترسی مخاطب به دیتا و اطلاعات در این سامانه ها چگونه است؟
حوزه های حافظه ملی بسیار گسترده است. هنوز سراغ خیلی از منابع موجود در سازمان نظیر عکس ها، اسلایدها و... نرفته ایم. حوزه آرشیو وب حتی آرشیو فضای مجازی که امروزه بخش جدایی ناپذیر زندگی ماست باید به شکل جدی در نظر گرفته شود و برای تهیه آرشیو گزیده وب، سیاست گذاری صورت گیرد. در این حوزه هم از قبل طرح هایی تهیه شده است. امیدوارم با تخصیص بودجه و نیروی انسانی خبره و تهیه ابزار لازم به ثمر بنشیند.



1399/06/19
23:23:13
5.0 / 5
2324
تگهای مطلب: استاندارد , اهدا , تخصص , خدمات
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۸ بعلاوه ۳
karamond.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كاراموند محفوظ است

كاراموند



برند کاراموند لاکچری