نشست آسیب شناسی جشنواره تئاتر فجر ؛

برنامه ریزی مهمتر از انتخاب دبیر است، پیشنهاد حذف بخش صحنه ای

برنامه ریزی مهمتر از انتخاب دبیر است، پیشنهاد حذف بخش صحنه ای كاراموند: دومین روز از سلسله نشست های لطمه شناسی جشنواره بین المللی تئاتر فجر جمعه ۲۰ اردیبهشت در سه قسمت اجرا شد.


به گزارش كاراموند به نقل از روابط عمومی اداره كل هنرهای نمایشی، دومین روز از سلسله نشست های «آسیب شناسی جشنواره بین المللی تئاتر فجر» جمعه ۲۰ اردیبهشت در سه قسمت در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار گردید. همچون حاضران در این جلسه كه مدیریت آن بر عهده مهرداد رایانی مخصوص بود می توان به شهرام كرمی، مدیر كل هنرهای نمایشی و نادر برهانی مرند دبیر سی و هفتمین و سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر اشاره نمود. بخش اول: ساختار اجرایی و هنری در قسمت اول كه با عنوان «ساختار اجرایی و هنری» از ساعت ۱۵ تا ۱۶: ۴۵ دقیقه برگزار گردید بهروز غریب پور، حسین مسافرآستانه و ناصر حبیبیان در ۲ فرصت ۱۰ دقیقه ای به نمایش نظرات خود پرداختند و ۴۵ دقیقه پایانی به بحث و تبادل نظر میان آنها و حاضران گذشت. در این قسمت حسین مسافرآستانه جایگزین حسین پارسایی شده بود كه با وجود اعلام نامش بعنوان میهمان این بخش نتوانسته بود، حضور یابد. دبیر جشنواره باید بلندپرواز باشد بهروز غریب پور در نخستین فرصت ۱۰ دقیقه ای خود اظهار داشت: ایرادی اساسی كه در زمینه برگزاری جشنواره ها وجود دارد این است كه ما هر سال، با دلیلهای مختلف جشنواره را از نو ابداع و از صفر آغاز می نماییم. همین طور لطمه شناسی را به خاطر لطمه شناسی انجام می دهیم نه جهت بررسی كارشناسانه. من می پذیرم كه محدودیت هایی وجود دارد كه هنگام اجرا دست و پای دبیر جشنواره را می بندد و بلندپروازی های وی را به حداقل می رساند بگونه ای كه تصور می نماییم دبیر حرف هیچ كسی را گوش نداده و هیچ نوع لطمه شناسی ای را مدنظر قرار نداده است اما چون خودم هم در این جریان حضور داشته ام، اذعان می كنم گاهی گرفتار پدیده ای می شوید كه در برنامه ریزی اولیه تان وجود نداشته است بنابراین این سوال مطرح می شود كه اساساً بودن جشنواره خوب است یا نه؟ هر چند چون جز آدم های خوش بینم می گویم بودنش بهتر از نبودنش است به رغم اینكه معتقدم هر جشنواره فارغ از جشنواره قبلی داستان را از نو آغاز كرده است و گاهی دبیر اصلاً فرصت نمی كند كه نقاط قوت دوره قبل را ببیند. این نویسنده و كارگردان تئاتر افزود: ساختار هنری موقت خلاف نیت كسانی است كه بانی جشنواره ها بوده اند. جشنواره های جهانی عموماً به علت اهمیت سیاسی و اجرایی شان همواره یك روز پس از برگزاری هم لطمه شناسی می شوند و هم برای دوره های بعدی شان برنامه ریزی می شود در حالیكه ما همواره حتی برای انتخاب دبیر گرفتار تردیدیم و زمانی دبیر را می آوریم كه بودجه بسته شده و اركان تعیین شده اند و او باید شاهكاری بیافریند. جشنواره ای، به معنای واقعی جشنواره است كه دبیرش دارای یك بلندپروازی قابل قبول، قابل اجرا و قابل تسری به سال بعد باشد وی با تاكید بر ضرورت بلندپرواز بودن دبیر جشنواره، خاطرنشان كرد: نخستین نكته حركت بلندپروازانه ای است كه دبیر باید داشته باشد چون من دبیر را كمتر از یك نویسنده یا كارگردان نمی دانم و در غیر این صورت، دبیر تبدیل به یك كارمند می شود. بلندپروازی یك كارگردان، یك نویسنده، یك بازیگر و یك هنرمند اگر در دبیر نباشد آن جشنواره فاقد امتیاز هنری است. فرض كنید دبیر جشنواره بگوید من می خواهم به هر شكل ممكن به كسانی بها دهم كه سنت نمایش ایرانی را احیا یا آنرا برای نسل فعلی، معاصرسازی كرده اند. ازاین رو جشنواره ای، به معنای واقعی جشنواره است كه دبیرش دارای یك بلندپروازی قابل قبول، قابل اجرا و قابل تسری به سال بعد باشد. اگر این فرض كه بها دادن به آثار سنتی كه با دوره معاصر متناسب سازی شده اند در پیشینه ذهنی دبیر جشنواره وجود داشته باشد بالقطع نخستین كسی است كه همه كارها را رصد می كند تا ببیند تأثیر خواسته اش بر جشنواره چه بوده است و در غیر این صورت جشنواره بعنوان یك وظیفه اداری و سالانه تمام می شود. بزرگ ترین لطمه تغییر مداوم دبیر جشنواره است حسین مسافرآستانه كه ۲ دوره دبیری جشنواره تئاتر فجر را باز در كارنامه دارد در نخستین فرصت ۱۰ دقیقه ای كه در اختیارش قرار گرفت، اظهار داشت: ما از ابتدا تابحال جشنواره برگزار كرده ایم كه جشنواره برگزار كرده باشیم و تئاترمان یك جریان بزرگ ملی و بین المللی داشته باشد. اگر موفقیت هایی هم در دوره هایی داشته ایم و در دوره هایی نه، بسته به ذوق شخصی دبیرانی بوده است كه جشنواره را مدیریت كرده اند والا هیچ وقت با برنامه ای هدفمند روبرو نبوده ایم. وی با اشاره به دیدارش با دبیر جشنواره ادینبورگ اظهار داشت: مثالی از جشنواره ادینبورگ می زنم. من در دوران مدیریتم این فرصت را داشتم كه چندین بار با دبیر این جشنواره گفتگو كنم. در یكی از این گفتگوها بسیار كنجكاو شدم كه بدانم جشنواره ای كه به این حد رسیده است و جزو بهترین های دنیاست و از همه جای جهان پول می دهند كه در آن حضور پیدا كنند، چگونه این چنین شده است. از دبیر جشنواره پرسیدم انتخاب او چگونه صورت گرفته است و بعد فهمیدم ایشان اصلاً بریتانیایی نیستند و از كشور اروپایی دیگری آمده اند. وی گفت مجمع بزرگی از فیلسوفان و هنرمندان جمع می شوند و اهداف و سیاست هایی را تدوین می كنند كه قسمتی از آن به وسیله تئاتر دست یافتنی است. اهداف اعلام می شوند و هر كسی كه می تواند برای تحقق آنها برنامه دهد پیش می آید و او از بین صدها نفر كه برنامه داده بودند برای مدت ۱۰ سال انتخاب شده بود و می گفت اگر پس از چند سال به این نتیجه برسند كه توانایی اجرای برنامه هایم را ندارم عذرم را می خواهند. آن سال، هفتمین سالی بود كه او دبیر جشنواره بود. من فكر كردم و دیدم معلوم است كه جشنواره شان می داند در حال حركت به چه سمتی است. آن سال كه ما دعوتش كردیم خودش به تنهایی به ایران آمد، بدون هیچ همراهی و سه، چهار كار دید و رفت و می گفت مسئول انتخاب آثار خود من هستم. این كارگردان تئاتر افزود: نمی خواهم بگویم چرا ما آن گونه نیستیم. چون شرایط آنها با ما متفاوت می باشد ولی می توانیم به قسمتی از آن چه آنها انجام می دهند فكر نماییم. شورای سیاستگذاری هر سال تعیین می شود و دبیر به این شورا گزارشی می دهد و می گوید من این كارها را كرده ام و این كارها را می خواهم بكنم و آنها هم می گویند موفق باشید! ما فراموش كرده ایم كه داشتن برنامه برای برگزاری جشنواره، مهم تر از انتخاب دبیر است. الان زحمت اول تا آخر كارهای جشنواره با دبیر است. یعنی ما به دنبال آدمی قدرتمند و محبوب می گردیم، مسئولیت همه كارها را بر عهده اش می گذاریم و بعد هم بازخواستش می نماییم و او هم خسته می شود و می رود. وی متذكر شد: بزرگ ترین لطمه تغییر مداوم دبیر جشنواره است و اینكه دبیر بعدی با سلیقه خودش از خانه اول شروع می كند و بعد هم عوض می شود. جشنواره ما به این شكل رشد نخواهد كرد و نباید از آن توقع رشد داشته باشیم. هر چند می دانم كه اهداف تغییر می كند و بعنوان مثال هدف هایی كه از دوره اول تا بعنوان مثال، دوره پانزدهم داشتیم امروز تغییر كرده است و طبیعی هم است ولی ما باید برنامه های هدفمند و به روز داشته باشیم و آنها را با آینده نگری تدوین نماییم. او در آخر نخستین قسمت از صحبت خود اضافه كرد: به اعتقاد من جشنواره تئاتر فجر نباید جشنواره ای تولیدمحور باشد و تولید را یكی از آفت های جشنواره می دانم. تئاتر ما این گونه نیست كه محصولی نداشته باشد و ملزم باشیم جشنواره برگزار نماییم تا تولید داشته باشیم. ما تئاتر داریم و زیاد هم داریم. من در دوره اول دبیری خود جلوی این مسئله ایستادم. باید نظام نامه ای بنویسیم كه جنبه حقوقی داشته باشد ناصر حبیبیان دیگر میهمان این نشست در نخستین فرصتی كه در اختیارش قرار گرفت، اظهار داشت: معتقدم باید نظام نامه ای بنویسیم كه جنبه حقوقی داشته باشد. من سه، چهار سال پیش چنین كاری كردم و اینجا رئوسش را خدمت تان می خوانم. فاز یك، تاریخچه است. بخش دوم اسناد پشتیبان است و بررسی آیین نامه های داخلی و بین المللی كه اولی در طول بود و دومی در عرض. در دومی می خواهیم بدانیم جشنواره های كشورهای همسایه چه می كنند و این دانستن، اسناد پشتیبان ما را شكل می دهد. لطمه شناسی حقوقی مقررات و آیین نامه ها و به روزآوری قوانین توسط متخصصان تئاتر بخش دیگر ماجراست. با جمع شدن همه اینها می توانیم به تنظیم بیانیه مأموریت و نمایش تعاریف مان بپردازیم و سپس به اساسنامه برسیم. وی افزود: در مورد جشنواره ادینبورگ صحبت شد و من می خواهم بگویم هیچ وقت چنین اتفاقی برای ما نمی افتد و ما باید در همین شرایط و با همین ابزار و اختیاراتی كه در دست داریم، كاری نماییم. اینكه تئاتر ما جشنواره زده است یا نه محل بحث من نیست چون می دانم كه با مطرح كردن آن، در حال جایگزینی اش با بحثی اساسی تر هستم. یك سری سوال دیگر هست همچون اینكه بخش صحنه ای رقابتی باشد یا نه، با حجم تماشاگران بلیت در دست و ظرفیت محدود سالن ها چه نماییم، با قیمت دلار و بخش بین الملل چه نماییم، با هزینه اسكان و اقامت شهرستانی ها چه نماییم، نارضایتی ها و غر زدن ها به كنار اما بارها از زبان نیروهای ستادی جشنواره می شنویم كه مگر اختیارات ما چقدر است؟ بیشتر از یك اداره كل؟ وی بیان كرد: این سوال پیش می آید كه آیا باید سازمان تئاتر درست كنیم؟ یك مدیر چگونه می تواند ظرف دو سال، كاری زیرساختی كند و چه تضمینی هست كه مدیر بعدی كارش را ادامه دهد؟ من در حال رد شدن از روی این سوال ها هستم و گمان می كنم قسمتی از این ها عارضه جشنواره است. همه فكر می نماییم جشنواره تئاتر فجر نیاز به تحولی اساسی دارد اما پرسش اصلی كه به نظرم باید در مورد این جشنواره مطرح شود این است كه چرا شكل گرفته، ضرورتش چه بوده است و چرا باید ادامه یابد؟ برای پاسخ دادن به این پرسش ها باز چاره ای جز رجوع به تاریخ نداریم. جشنواره تركیبی و شامل آثار تولیدی و مرور آثار پیشین باشد بهروز غریب پور در دومین فرصت ۱۰ دقیقه ای كه در اختیارش قرار گرفت، اظهار داشت: اینكه ما ایراد می گیریم و می گوئیم جشنواره هر سال از نو آغاز می شود به این مفهوم نیست كه پس نباید باشد و معتقدم نادر برهانی مرند می تواند تا شب جشنواره به این نكته فكر كند كه می خواهد بلندپروازانه حركت نماید یا نه و با عنایت به پیشینه كاری او و شهرام كرمی خوشبختانه هیچكس نمی تواند بگوید كه اینها كارمندند. وی با اشاره به سوالاتی كه از طرف برگزاركنندگان بعنوان محورهای این نشست در اختیارش قرار گرفته بود، بیان كرد: پرسیده شده است كه «جشنواره بهتر است تولیدمحور باشد یا مرور آثار تولید شده پیشین؟ تركیبی؟ چرا؟» من می گویم جشنواره بهتر است تركیبی باشد، یعنی هم بخش تولیدی داشته باشد و هم مرور باشد. در سوال دوم آمده است «شایسته است در جشنواره بین المللی تئاتر فجر تمركز بر بخش های محدود باشد یا وسیع؟ چرا؟» به عقیده من جشنواره باید وسیع فكر كند. چون با گسترش رخداد كمی، رخداد كیفی هم اتفاق می افتد. سوال سوم در مورد لزوم حضور دانشجویان در جشنواره بین المللی تئاتر فجر است كه به نظر من حضورشان ضروری می باشد چون آنها افكاری نو با خود می آورند و با این فرض كه در صورت حضور آنها در جشنواره تئاتر فجر، جشنواره دانشجویی متوقف می شود مخالفم. به عقیده من بهتر است بخشی برایشان تعریف شود با عنوان فرضی «نخستین كارها» و در صورتیكه خودشان هم بپذیرند و مایل به حضور باشند، بهتر است كه باشند. سوال كرده اند «توجه جشنواره باید به كدام قسمت باشد، حرفه ای، تجربی، نیمه حرفه ای یا آماتور؟» كه به عقیده من جشنواره مكان عرضه تولیدات حرفه ای است. وقتی می گویند طرف دولتی است فكر می نماییم خودفروخته است و فقط دستورات را اجرا می كند. این خط كشی ها كه تو دولتی هستی و من خصوصیپ غیرمنطقی است. غریب پور در آخرین بخش از صحبت خود اظهار داشت: وقتی می گویند طرف دولتی است فكر می نماییم خودفروخته است و فقط دستورات را اجرا می كند. این خط كشی ها كه تو دولتی هستی و من خصوصی، من شرف دارم و تو نداری غیرمنطقی است. ازاین رو جناب آقای كرمی و برهانی مرند از این نترسند كه عده ای روشنفكر كه حقوق شان را از دولت می گیرند آنها را دولتی بنامند. من معتقدم حضور هر ۲ بخش خصوصی و دولتی، اگر عاشق تئاتر باشند ضروری می باشد. امرا و طاعتا در نظام خصوصی هم امكان دارد رخ دهد و این تفكری غلط است. تركیبی بودن جشنواره نباید به معنای سهمیه بندی تلقی شود حسین مسافرآستانه باز در دومین فرصت ۱۰ دقیقه ای خود با اشاره به سوالاتی كه غریب پور از آنها نام برده بود، اظهار داشت: در مورد بخش دانشجویی، من با تعریف قسمتی جداگانه بعنوان این بخش مخالفم و آنرا تخفیف دانشجویان می دانم، گویی كه نتوانسته اند با دیگران رقابت كنند و ما حقیرشان می شماریم. كار خوب و خلاقانه چه دانشجویی باشد و چه غیردانشجویی باید بتواند حضور داشته باشد. عذر می خواهم كه این عبارت را به كار می برم اما نگاه كمیته امدادی به هیچ بخشی درست نیست. همین را در مورد تئاتر شهرستان ها هم می گویم. تئاتر شهرستان گاهی می تواند بهتر از تئاتر تهران باشد. دانشجو، شهرستانی، تهرانی و غیره باید با كارشان مدنظر قرار بگیرند و كارشان را ملاك ارزیابی قرار دهیم. این لطف نیست و نگاهی سخیف است. وی افزود: در مورد تركیبی بودن می خواهم تذكر دهم كه این تركیبی بودن نباید به معنای سهمیه بندی تلقی شود. بخش تولیدی باید به این معنا باشد كه كاری را در جهت اهداف مان سفارش دهیم كه گمان می نماییم حضورش لازم است. اینكه در بخش تولیدی تعداد زیادی متن دریافت نماییم كه قسم می خورم هیچگاه خوانده نمی شوند و فرض نماییم كه خوانده هم شوند اما بسیار بیشتر از ظرفیت موجود ما باشند و نتوانیم برایشان كاری انجام دهیم سر كار گذاشتن گروه های تئاتری است. تولیدی بودن در جهت اهداف توجیه پذیر است نه چیزی دیگر. وی با اشاره به یكی از سوالاتی كه در چارچوب محورهای كلی این نشست آمده بود اظهار داشت: پرسیده شده است «ضرورت حضور داشتن یا نداشتن بخش غیردولتی و سالن های خصوصی در جشنواره چیست؟»، به عقیده من هر آن ظرفیتی از تئاتر خصوصی را كه برای جشنواره آبرو می آورد باید مورد توجه قرار داد. از لزوم حضور تئاتر استان ها در جشنواره پرسیده اند و به نظر من حتما باید باشند اما تاكید می كنم با سهمیه بندی مخالفم و به نظرم كاری اشتباه است. بگذارید ساكنین شهرستان ها به واسطه نقاط قوت كارشان به جشنواره تئاتر فجر بیایند. به عقیده من صرف حضور در جشنواره بین المللی تئاتر فجر یك ارزش است و این ارزش را نباید مفت بخشید. باید بگونه ای برنامه ریزی نماییم كه حضور در جشنواره تئاتر فجر افتخار باشد و جایزه آفت این افتخار است. تئاتر سالنی و بخش صحنه ای از جشنواره تئاتر فجر خارج شود ناصر حبیبیان باز در دومین فرصتی كه در اختیارش قرار گرفت، اظهار داشت: آقای علی منتظری در سال ۶۰ مقاله ای می نویسد به نام نگاهی به اولین جشنواره بین المللی تئاتر فجر كه من جاهایی از آنرا علامت زده ام و برایتان می خوانم. وی به فراهم كردن امكانات برای بیشتر از ۴۰۰ میهمان و به دست اندركاری نهادهای مختلف از حوزه علمیه قم تا جهاد دانشگاهی اشاره می كند. وی خاطرنشان كرد: ایشان در سال ۶۶ دبیر جشنواره می شوند و به نظرم آن چیزهایی كه به دنبالش بودند محقق می شود. سال ۶۸ جشنواره تئاتر استانی شكل می گیرد. جشنواره ای كه ظرفیت های فراوانی برای جشنواره تئاتر فجر بوجود می آورد و موجب می شود خیلی از شهرهای ایران صاحب گروه های نمایشی شوند. شهرهایی كه قبل از آن مطلقاً سابقه تئاتری نداشتند. در سال ۶۹ مدیر تئاتر آوینیون به جشنواره تئاتر می آید و سپس گروه های خارجی. این جاست كه عدم اعتماد به نفسی كه در سال های اول برگزاری جشنواره وجود داشت به اعتماد به نفسی تبدیل می شود كه می تواند تئاترش را به جهان عرضه نماید. حبیبیان با اشاره به این روند تاریخی اضافه كرد: این شكل گیری تا سال ۱۳۷۰ ادامه پیدا می كند و سپس نوبت به معرفی و باز كردن پنجره های تئاتر ایران به جهان می شود، پنجره هایی كه جهان می تواند بوسیله آن نظاره گر آن چه در این جشنواره می گذرد باشد. دوره بعد، دوره باز كردن درهاست و از سال ۱۳۷۷ جشنواره تئاتر فجر بین المللی می شود. یعنی جشنواره درهای خودرا می گشاید و در عرض آن باز شاهد اتفاقاتی و همچون گسترده شدنش هستیم. اوج این گستردگی با مدیریت آقای سرسنگی اتفاق می افتد. حالا ما چه جشنواره تئاتر فجر را برگزار نماییم و چه نكنیم سالن های تئاتر خصوصی و دولتی، صحنه شان خالی نمی ماند در حالیكه در دهه ۶۰ خالی می ماند. پیشنهاد من این است كه تئاتر سالنی و بخش صحنه ای چه به صورت رقابتی و چه به صورت غیررقابتی بطور كامل از جشنواره تئاتر فجر بیرون برود. بخش صحنه ای امروز كودك نابالغ دهه ۶۰ نیست، جوانی بالغ است كه باید چرخ های كمكی را از او باز كرد و گمان می كنم تحقق واقعی شعار تئاتر برای همه، در حوزه تئاتر غیرصحنه ای، خیابانی و دیگرگونه های اجرایی می باشد كه رخ می دهد. بخش دوم: فعالیت های بین الملل بخش دوم این نشست با عنوان «فعالیت های بین الملل» با حضور قطب الدین صادقی، محمدرضا علی اكبری و آرش عباسی برگزار گردید و مانند بخش پیشین میهمانان در ۲ نوبت ۱۰ دقیقه ای به نمایش نظرات خود پرداختند و ۴۵ دقیقه پایانی صرف پرسش و پاسخ شد. وقتی كمیت را بر كیفیت ارجح می دانیم قطب الدین صادقی در اولین فرصتی كه در اختیارش قرار گرفت، اظهار داشت: اشكال بخش بین الملل جشنواره فجر به خود جشنواره برمی گردد. نخستین مشكل، تعریف آن است. یعنی مشخص نیست تعریفش چیست. تمام جشنواره های عالم یا به مناسبت های موسمی شكل گرفته اند یا تاریخی. جشنواره فجر ظاهراً و باطناً مقرر است به مناسبت دگرگونی بزرگی كه در عرصه سیاسی رخ داد ویترینی برای تئاتر عرضه نماید. زمانی كه انسان وارد جامعه می شود هر نهادی كه می آفریند برای مرتفع ساختن یكی از نیازهایش است. ما چه نیازی داشته ایم كه جشنواره تئاتر فجر را راه انداختیم؟ تا زمانی كه به این پرسش بازنگردیم نمی توانیم به باقی پرسش ها جواب دهیم. مشكل جشنواره این است كه تعریف ندارد. تمام جشنواره های جهان تعریف دارند، مدیر هنری دارند و در عبارت تحت الفظی دلال هنری یا پژوهشگرانی دارند كه در طول سال به دنبال خوراك برای جشنواره می گردند. جشنواره در بخش بین الملل باید جایی برای رو كردن آخرین دستاوردها و آخرین تكنیك ها باشد نه مرور آثار. یكی از مهم ترین عیب های ما در بخش بین الملل این است كه كمیت را بر كیفیت ارجح می دانیم وی ادامه داد: من نمی دانم جشنواره تئاتر فجر چیست؟ حرفه ای است، داخلی است، سنتی است؟ یك جا باید آنرا تعریف و جایگاه و سهم خارجی اش را هم مشخص نماییم. ما برای چه آثار خارجی را می آوریم؟ یا برای آموختن تكنیكی است كه آنرا نداریم یا به خاطر برخی محتواهاست كه نیاز داریم خودرا در زمینه شان قوی تر نماییم یا برای ادای احترام به فرهنگ های بزرگ جهان است. ما باید كاری نماییم كه از این كمیت گرایی و شلوغ بازی به طرف كیفیت برویم. جشنواره در بخش بین الملل باید جایی برای رو كردن آخرین دستاوردها و آخرین تكنیك ها باشد نه مرور آثار. یكی از مهم ترین عیب های ما در بخش بین الملل این است كه كمیت را بر كیفیت ارجح می دانیم. به نظرم باید معیارهای مان را تغییر دهیم و بر كیفیت متمركز شویم تا تأثیرگذار باشیم. این نویسنده و كارگردان تئاتر افزود: نكته دیگر این است كه جشنواره مدیر خوب می خواهد. مدیری كه به خصوص مداومت داشته باشد. بپرسید و ببینید كه در جشنواره آوینیون هیچ مدیری كمتر از ۱۰ سال در سِمَتِ خود نبوده است. مدیریت جشنواره تخصصی است و نیازمند مداومت. ما بزرگ ترین ضربه را از عدم مداومت خورده ایم. این ها همچون چیزهایی است كه به جشنواره تئاتر فجر آزار زده است؛ نداشتن تعریف و كیمت گرایی و اینكه كسانی كه به دنبال دعوت از گروه های خارجی هستند مشخص نیست صاحب صلاحیتند یا نه. پیرامون حضور گروه های خارجی چقدر پنل، گفت و گو و تألیف صورت می گیرد؟ محمدرضا علی اكبری در اولین فرصت ۱۰ دقیقه ای خود اظهار داشت: نكته این است كه ما چه انتظاری از جشنواره ای داریم كه روزی و روزگاری برای پاس داشت هدفی خاص طراحی شده است. همه ما و كسانی كه دست اندركار جشنواره هستند، می دانیم كه بدون تعارفی انتظار ما از جشنواره تئاتر فجر انتظاری بیش از اندازه است. همه ما می خواهیم سهم خودرا از آن برداریم و انتظار داریم كه همه مشكلات تئاترمان را حل كند. جشنواره تئاتر فجر قرار نیست تمام نیازهای یك كشور را پوشش دهد. شاید یكی از راهكارها این باشد كه برحسب نیازسنجی های خودمان به پخش شدن جشنواره در طول سال فكر نماییم یا محول كردن قسمتی از انتظارات به جشنواره های دیگر كه در طول سال برگزار می گردند. حتی می توانیم راه دوری هم نرویم و نگاهی به جشنواره بین المللی فیلم بیندازیم كه چطور دانشگاه ها را درگیر برگزاری كارگاه های آموزشی خود می كند. وی خاطرنشان كرد: ما می توانیم این گونه بنگریم كه بین تئاتر ما و دانشگاه نسبتی وجود دارد. مدیران تئاتر ما همگی نسبتی با دانشگاه دارند و نسبت تئاتر حرفه ای و دانشگاه چیزی است كه نادیده گرفتنش گول زدن خودمان است. فارغ از استثناهایی كه در دنیا وجود دارد همه تئاترهای حرفه ای از این نسبت برخوردار می باشند. می شود برای كاهش هزینه ها به تبادلات میان دانشگاه و جشنواره فكر كرد. علی اكبری افزود: انتظاری كه ما از جشنواره فجر داریم این است كه ساختاری مشخص داشته باشد اما به نظر می آید كه چنین اصلاح ساختاری به عمر مفید كاری بسیاری از ما قد نخواهد داد. با این وجود من به تأثیرات فردی و تأثیرات مقطعی معتقدم. اینكه از ظرفیت حضور نادر برهانی مرند استفاده نماییم و بدانیم كه چه تأثیراتی می تواند بگذارد. اینكه یك تئاتر خارجی بیاید و فرضا در تالار وحدت ببینیمش به هر حال محدود به تعداد معدودی می شود اما آن چه مهم می باشد رخدادهای پیرامون این رویداد است كه اجرای صحنه ای تنها قسمتی از آن است. ما لمس كرده ایم كه حضور یك گروه و یك هنرمند صاحب نام و صاحب تكنیك چطور می تواند منجر به اتفاقاتی خوب شود و باید بر آن سرمایه گذاری كرد. بخش تئاتر بین الملل یك قسمت مهم سلیقه فردی و ارتباطاتی است كه هر كدام از مسئولان دارند. این موضوعی است كه باید باورش نماییم و بدانیم كه یك فرد ارتباطات خاص خود، سلیقه خاص خود و علاقه مندی های خاص خودرا در حوزه تئاتر دارد. حال ما می توانیم مقابل این جریان بایستیم یا به فردی كه در آن جایگاه قرار گرفته است اعتماد نماییم و پیشنهادهایی به او بدهیم. می توانیم روی تماشاگرمان بعنوان تماشاگر آثار بین المللی حساب نماییم یا خیر؟ آرش عباسی در اولین فرصت خود، اظهار داشت: وقتی می خواهیم در مورد جشنواره و بخش بین الملل آن حرف بزنیم نخستین چیزی كه به ذهنم می آید این است كه بخش بین الملل در دهه ۷۰ به شخص من كمك بسیار زیادی كرد اما در دهه فعلی، نخست باید ببینیم تئاترمان در ابعاد جهانی می گنجد یا خیر و مهم تر از آن می توانیم روی تماشاگرمان بعنوان تماشاگر آثار بین المللی حساب نماییم یا نه. من معتقدم بخش عمده ای از تماشاگران مان این ظرفیت را ندارد و شعار تئاتر برای همه را شعاری اشتباه می دانم كه لطمه های بسیار زیادی از آن خوردیم. وی افزود: تئاتر به هیچ عنوان برای همه نیست، همانطور كه فلسفه برای همه نیست. تئاتر نمی تواند دغدغه همه باشد و بنابراین است كه از جانب عده ای رفتاری زننده می بینیم. اساساً ما بعنوان تئاتربین های ایرانی، آدم های پرمدعایی هستیم كه در مقابل همه چیز گارد می گیریم. مسئله این است كه در اروپا تكلیف تماشاگر تئاتر با خودش مشخص است و در ایران مشخص نمی باشد. شما بلیت خریده اید و به تماشای یك اثر نشسته اید به این معنا كه كسی وادارتان نكرده است آنرا ببینید. تماشاگر اروپایی وارد تئاتر شهر كه می شود مطمئن است آدم هایی در آنجا هستند كه لیاقت پرداخت پول برای تماشای كارهایشان را دارند. نكته دیگر آن است كه تئاتر حرفه ای آنها برنمی تابد كه هر كسی از جایش بلند شود و بگوید من كارگردانم، پول هم دارم و هر جا دلم بخواهد اجرا می روم. پس نخست باید به این سوال پاسخ دهیم كه تئاتر ما تا چه میزان در حد و اندازه دنیا هست و بعد برای آن تصمیم بگیریم. معتقدم كم حوصله ترین جاندار روی كره زمین، تماشاگر تئاتر ایرانی است و گاهی رفتارهایی می كند كه حرفه ای نیست. این نویسنده و كارگردان تئاتر در ادامه خاطرنشان كرد: من اساساً به وجود كارگاه های آموزشی در جشنواره معتقد نیستم. جشنواره جای برگزاری كارگاه نیست. جای تعامل است. نكته دیگر كه جشنواره تئاتر فجر با آن دست و پنجه نرم می كند بلیت فروشی است. درآمدزایی از جشنواره تئاتر فجر به چه معناست و چه مفهومی می تواند داشته باشد. ما اگر كار درخشانی داریم می توانیم بعدتر با آن قرارداد اجرا ببندیم نه این در طول جشنواره برایش بلیت بفروشیم. از مسائل مالی تا حضور گروه های ایرانی در مسابقه بین الملل قطب الدین صادقی در دومین فرصتش اظهار داشت: از اینكه جشنواره در آغاز چه بود بگذریم. جشنواره به مرور روندی را طی كرد و تعریف هنری بر محتوای ایدئولوژیك چربید و الان به جایی رسیده است كه باید مشخص نماییم بخش خارجی چه كمكی می تواند كند. چند مشكل اصلی داریم و یكی از آنها این است كه آثار انتخابی، آثار خوبی نیستند. بسیاری از گروه های تئاتری حاضر نیستند بیایند و این مشكل بزرگی است كه باید حلش نماییم. مشكل دوم پول است. خیلی از گروه هایی كه می آیند پول می خواهند. مشكل بعدی جا دادن گروه های ایرانی در دل مسابقه بین الملل است كه در برابرش باید پرسید این شوخی ها چیست كه می كنید؟! ایرانی هایی كه در چارچوب گروه های خارجی و به اسم كار خارجی به مسابقه بین الملل می آیند شوخی بعدی است. اصلاً مسابقه بین الملل به چه معناست؟ وقتی گروه های خارجی تا اختتامیه منتظر نمی مانند كه جوابش را بگیرند و پس از اجرایشان می روند. صادقی با برشمردن سه نوع رابطه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی افزود: رابطه های میان كشورها یا سیاسی است یا اقتصادی یا فرهنگی. رابطه سیاسی توأم با هژمونی و سلطه جویی است. در رابطه اقتصادی باز تمام كشورهایی كه اقتصاد مقتدر دارند دوست دارند كالایشان را بفروشند و ما را زیر چنگ خود بگیرند اما پیام رابطه فرهنگی پیامی انسانی است و جشنواره های جهانی تئاتر بزرگ ترین تجلی گاه این ارتباطات فرهنگی اند. در هیچكدام از این جشنواره ها جایزه وجود ندارد و مسابقه ای هم نیستند. دادن جایزه به نظر من كوچك كردن و سبك كردن جشنواره است. از همه بدتر اینكه رفیق مان در قسمت میهمان شركت كرده است، به مسابقه بین الملل می آوریمش و در نهایت جایزه را هم به او می دهیم. وی خاطرنشان كرد: مسئله دیگر كه بخش جهانی جشنواره تئاتر فجر را ضعیف می كند سانسور است و مسئله دیگر ذوق پایین در هنگام انتخاب. صادقی در انتها صحبت های خود اظهار داشت: ما باید از فرهنگ های دیگر اطلاع پیدا نماییم و خودشیفته نباشیم. فرهنگ های جهان را بشناسیم و از دستاوردهای آنها استفاده نماییم. برجسته ترین دستاورد بخش بین الملل حضور گروه های خیابانی است محمدرضا علی اكبری در دومین فرصت ۱۰ دقیقه ای كه در اختیارش قرار گرفت، اظهار داشت: من بعنوان مخاطب، برجسته ترین دستاورد حضور گروه های خارجی را، حضور گروه هایی می بینم كه در زمینه تئاتر خیابانی كار می كنند. چه می شود كه غنیمت حضور كسی مثل یوجینیو باربا در ایران این قدر ساده و نادیده انگاشته می شود؟ ما در جهانی زندگی می نماییم كه ارتباطات در آن راحت تر شده است، بسیاری از دوستان ما در كشورهایی زندگی می كنند كه در هر كوچه اش سالنی با ظرفیت حداقل ۱۰ نفر وجود دارد. پس انتخاب برای بخش بین الملل بسیار فراوان است و با سفر به هر كشوری می توان با تعداد زیادی از آنها آشنا شد اما مهم این است كه بدانیم چه كسانی مقرر است بیایند و این انتخاب ها بر چه اساسی صورت می گیرد. این گونه فكر نماییم كه شاید یك سال جشنواره مان میهمان خارجی نداشته باشد. من این را از جایگاهی می گویم كه نسبتی با سیاستمداران ندارد و بالقطع آنها توقعاتی دارند اما گمان می كنم ایستادگی در مقابل این توقعات بسیار مهم می باشد. هیأت انتخاب سرطان هر جشنواره است آرش عباسی در دومین فرصت خود اظهار داشت: من معتقدم اصلاً جای افتخاری ندارد اگر جشنواره ای مملو از كارهای دانشگاهی باشد. حتی شاید اگر بعدها تحقیق درستی در این زمینه صورت گیرد بتوان بعنوان خیانت هم از آن نام برد. اینكه من یك دانشجو را پررنگ و بر سر داوران داد و فریاد كنم كه باید به او جایزه بدهید، پدیده ای می آفریند مانند برفی كه بسیار زود آب می شود. ما آنها را باد كرده و با دنیایی از توهم در دل دنیایی رهایشان می نماییم كه پول حرف اولش را می زند. من جشنواره تئاتر دانشگاهی را با اینكه در سال های اول آن حضور داشتم چیزی جز دستگاه متوهم سازی نمی بینم. اینكه جوانی در ۲۵ سالگی در تئاتر شهر اجرا كند، موجب می شود در همان سن به سقف آمال و آرزوهای خود برسد. آن جوان چگونه امكان دارد پس از آن باز هم فكر كند و به اجرا در كجا فكر خواهد كرد؟ بالقطع به كم تر از تالار وحدت رضایت نخواهد داد. معتقدم هیأت انتخاب، سرطان هر جشنواره است. هر جشنواره باید یك دبیر داشته كه بتواند پای آنچه انتخاب می كند بایستد وی افزود: معتقدم هیأت انتخاب، سرطان هر جشنواره است. هر جشنواره باید یك دبیر داشته كه بتواند پای آنچه انتخاب می كند بایستد. در غیر این صورت، تئاتر حرفه ای نیست و تئاتر صدقه ای است. اینها موجب می شود ما به جایی نرسیم و پیشرفتی نكنیم. چرا فكر می نماییم جشنواره تئاتر فجر ویترین تئاتر است؟ تعدد كارهای خارجی چیزی جز پول دور ریختن نیست و امری خنده دار و كاركردش بستن دهان هاست. مشخصاً اگر چهار نفر كارگردان خارجی با چهار كار باكیفیت بیایند، چه دوست شان داشته باشیم و چه دوست شان نداشته باشیم برای مان كافی است. بخش سوم: چشم انداز جشنواره بر طبق الگوها و نمونه های جهانی بخش سوم و پایانی دومین روز از سلسله نشست های «آسیب شناسی جشنواره بین المللی تئاتر فجر» با عنوان «چشم انداز جشنواره بر طبق الگوها و نمونه های جهانی» با حضور مهدی مشهور، علی شمس و اصغر نوری برگزار گردید. برنامه زمان بندی این بخش باز مانند ۲ قسمت قبل بود. تقسیم جشنواره ها به سه دسته؛ تفریحی، پداگوژیك و هنری اصغر نوری در نخستین فرصت خود اظهار داشت: من در این ۱۰ دقیقه تلاش می كنم منظم حرف بزنم، در ۱۰ دقیقه اول در مورد جشنواره های خارجی ای كه در آنها حضور داشته ام و در ۱۰ دقیقه دوم در مورد جشنواره تئاتر فجر. آن قدر جشنواره در دنیا هست كه ما هیچ وقت نمی توانیم در مورد همه آنها حرف بزنیم. یك سری از جشنواره ها كاملاً تفریحی هستند. یعنی در یك شهر كوچك یا بزرگ جشنواره ای برگزار می گردد كه وقتی به تاریخچه آن نگاه می كنید می بینید شهرداری تصمیم گرفته است آنرا به شكل كارناوال برگزار كند و كنارش هم برنامه هایی است كه مردم برای یك هفته یا ۱۰ روز خوش بگذرانند و برخی از آنها بین المللی هم هستند و میزبان كشورهای نزدیك خود باز می شوند. وی ادامه داد: دسته دوم جشنواره های پداگوژیك و با هدف آموزش هستند كه بانی شان یك كمپانی تئاتر یا یك مدرسه تئاتر است. من در این جشنواره ها شركت كرده ام. اینها بانی شان یك كمپانی تئاتر و هدف شان آموزش است. یك كمپانی كه برای اجرای عمومی تولیدات خود فعالیت می كند و كمپانی های آموزشی دیگر مثل خودش را باز از شهرهای دیگر یا كشورهای دیگر دعوت می كند. در این بخش در عین اهداف پداگوژیك، اهداف تفریحی هم دیده می شوند و سمینارهایی علمی هم برگزار می گردند. گروه سوم جشنواره های هنری هستند. یعنی جشنواره های جدی دنیا كه همه تان می شناسیدشان. جشنواره های هنری شناسنامه تئاتر یك كشورند و هدف شان تولید تئاتر باكیفیت است. اینجا انتخاب ها كاملاً برای بهبود كیفیت تئاتر و تجربه های تئاتری است. همچون این جشنواره های هنری، جشنواره آوینیون است كه هم كارناوال را در آن می بینید یعنی همان بخش تفریحی، هم پداگوژیك را و هم هنر را. مهم ترین خاصیت جشنواره های هنری این است كه هیأت انتخاب ندارند و رقابتی هم نیستند. یك دبیر دارند كه با مسئولیت خودش كارها را انتخاب می كند و تصمیم گیرنده ای جز خودش نیست. رقابتی بودن و وابستگی دولتی اشتباهاتی بزرگ هستند مهدی مشهور بعنوان دومین سخنران در اولین فرصت ۱۰ دقیقه ای خود اظهار داشت: جشنواره تئاتر فجر شبیه هیچ جشنواره ای نیست، شبیه خودش است و نخستین مشكلش رقابتی بودن است. رقابتی كردن یك جشنواره اشتباهی بزرگ است. مشكل دیگر وابستگی دولتی است. جشنواره تئاتر فجر به شدت به آن چه از طرف دولت می آید وابسته است. مسئله دیگر این است كه گویی تمام راه ها و آمال یك گروه تئاتری به جشنواره تئاتر فجر ختم می شود. متمركز شدن بر جشنواره و همه چیز را به سمت آن سوق دادن كاری اشتباه است. مسئله بعدی این است كه بعنوان مثال دبیر جشنواره آوینیون ۱۵ كار را با سلیقه شخصی انتخاب می كند ولی به جز آن ۱۵ كار، ده ها كار توسط كمپانی های كوچكی اجرا می شود كه در بخش آف قرار دارند. همه جشنواره های بزرگ دنیا این بخش را مقابل خود یا در حاشیه خود دارند. اینكه یك جشنواره اجازه می دهد ضد خودش، كارهایی در كنارش اجرا شوند با ذكر این نكته كه كارهای بخش اصلی هم در چارچوب رقابتی روی صحنه نمی روند نكته بسیار مهمی است و اساس این بخش كمپانی محوری یا گروه محوری است. مشكل اصلی مان عدم تداوم و برگزاركردن همه چیز به شكل دوره ای است علی شمس در اولین ۱۰ دقیقه خود اظهار داشت: وقتی در مورد اجرا در فستیوالی مانند آوینیون یا ادینبورگ حرف می زنیم و در مورد بخش های آف و فرینج شان باید به اختیار تام دبیران شان باز دقت نماییم و اینكه دبیر است كه كارهای بخش اصلی را دعوت می كند. همین طور وقتی می گوئیم در اروپا شبی ۱۵۰ یا ۲۰۰ اجرا روی صحنه می رود صرفاً مقصودمان اجرای تئاتر در سالن ها نیست و این یك سوءتفاهم است كه به دلیل نبودن فهمی رئالیستی پیش می آید. آن تصویری كه ما از اروپای تئاتربین و سالن های هر شب پرشان داریم كاملاً غلط است. وی افزود: با غیررقابتی بودن بسیار موافقم چون بزرگترین فستیوال های دنیا این گونه اند. عدم تداوم مشكل اصلی ماست و همین طور برگزار كردن همه چیز به شكل دوره ای. آن چه فستیوال های دنیا از اواسط دهه ۸۰ در حال انجامش هستند بر گسترده كردن فضاهای اجرایی در تمام شهر متمركز است. فضای اجرایی گسترده است و مفهوم اجراست كه اصالت دارد و نه مفهوم نمایش. اصغر نوری باز خاطرنشان كرد: برخی از آدم های ۴۰، ۵۰ ساله ای كه حالا بعنوان نویسندگان و كارگردانانی خوب می شناسیم شان حاصل جشنواره اند. من می توانم حداقل از ۱۰ نفر نام ببرم كه بین ۴۰ تا ۵۰ سال سن دارند و هنرمندان خوبی اند و حاصل حمایت مركز هنرهای نمایشی از حضور آنها در جشنواره هستند. اتفاقی كه نتیجه اش آدم هایی شده اند كه حرفی برای گفتن دارند اما جشنواره تئاتر فجر كم كم این بخش را از دست داد و تنها بودجه ای صرف شد تا ما جشنواره ای برگزار نماییم كه همه چیزش ناقص است. میهمان خارجی دعوت می نماییم كه میهمان خارجی دعوت كرده باشیم، از شهرستان ها حمایت می نماییم كه حمایت كرده باشیم. وقتی كلی نگاه نماییم به این نتیجه می رسیم كه اگر جشنواره تئاتر فجر مهم ترین اتفاق مركز هنرهای نمایشی است كه است، یك دفعه باید به شكل اساسی به این نكته فكر كند كه جشنواره تئاتر فجر را به چه دلیل برگزار می نماییم. تخصیص بودجه می تواند بر طبق میزان فعالیت گروه ها متغیر باشد مهدی مشهور در دومین بخش از صحبت های خود اظهار داشت: ما تلاش می نماییم همه را به جشنواره تئاتر فجر بكشانیم تا نشان دهیم هیچ مشكلی وجود ندارد و بعد در طول سال رهایشان می نماییم. بحث كیفیت و كیمیت یك چیز است و مسئله دیگر این است كه ما می خواهیم با تئاتر چه نماییم. در مورد بودجه چه اتفاقی می افتد و چگونه در اختیار جشنواره قرار می گیرد؟ آیا جشنواره در حین تخصیص بودجه پارامترهایی چون تعداد اجراهای یك گروه، مكان هایی كه در داخل و خارج از كشور در آنها اجرا كرده است، كتاب هایی كه چاپ كرده است، تالیفاتی كه داشته است و غیره را مدنظر قرار می دهد؟ بودجه می تواند بر طبق میزان فعالیت متغیر شود. ازاین رو به نظرم این بخش هم كه چگونه بودجه را میان گروه ها تقسیم می نماییم باید مورد توجه قرار بگیرد. دبیر جشنواره مشاورانی دارد كه در حین انتخاب به او مشاوره می دهند كه این كارها را در بخش اصلی بیاور یا نه ولی اینكه یك سری داور را در مقابل یك سری هنرمند بگذاریم و بگوییم مشخص كنید كدام خوب است و كدام كار بد، غلط است. برای احضار ابژه های بزرگ غایب تئاترمان، به آرشیوسازی نیازمندیم علی شمس در دومین قسمت از زمان خود و در بخش پایانی دومین روز از سلسله نشست های «آسیب شناسی جشنواره بین المللی تئاتر فجر»، اظهار داشت: سرفصل وار می گوئیم كه با عنایت به شرایط موجود چه باید كرد. حضور دبیر جشنواره باید تداوم داشته باشد. تداوم حضور دبیر بسیار مهم می باشد. فستیوال آوینیون تقریباً از سال ۲۰۰۰ روی تكنولوژی های نو كار می كند، چیزی كه ما سرجمع ۷۰۰ صفحه كتاب در موردش نداریم. ما تولید مفهوم نداریم، كاری كه فستیوال ها می كنند؛ تداوم حضور دبیر با تمركز بر هنرهای اجرایی و هر چیزی به مثابه اجرا و تكثر فضاهای اجرایی با زیرساخت های مناسب و اینكه بخش آف نباید بخش طفیلی باشد. وقتی می گوئیم در اروپا شبی ۱۵۰ یا ۲۰۰ اجرا روی صحنه می رود صرفاً مقصودمان اجرای تئاتر در سالن ها نیست و این یك سوءتفاهم است كه به دلیل نبودن فهمی رئالیستی پیش می آید. آن تصویری كه ما از اروپای تئاتربین و سالن های هر شب پرشان داریم كاملاً غلط است این نویسنده و كارگردان تئاتر افزود: مسئله دوم آرشیوسازی است. من اگر بجای شهرام كرمی بودم همه فیلم های موجود از اجراها را در اداره كل هنرهای نمایشی دیجیتالی می كردم. چیزی كه به آن احتیاج داریم. ما به مدون كردن و آرشیو كردن تاریخ مان احتیاج داریم. ما باید در این اَبَر رویداد كه همیشه بنا بر مصلحت خودرا از آن كنار كشیده ایم، سهیم شویم. تا چیزی تداوم پیدا نكند شكل نمی گیرد. ما ابژه های غایب بزرگی در تئاترمان داریم كه كوچك ترین كاری برای احضارشان نمی نماییم. مسئله ای كه وجود دارد تداوم حضور دبیر، غیررقابتی شدن و اختیار دادن به دبیر است. بخش رقابتی مسلماً بخش مضری است. مسئله بعدی مفهوم رزیدنسی و تعامل است و مواجه مدرن با دنیا. ما باید از این فضای دهه شصتی كه به آن مبتلاییم و گمان می نماییم الف در نقش ب بازی می كند تا پ او را نگاه كند فاصله بگیریم و بر اجرا متمركز شویم. تجربیات بزرگ كارگردانان دنیا را مرور نماییم و ببینیم كه اصلاً به روشی كه ما عمل می نماییم، عمل نمی كنند. شهرام كرمی، مدیر كل هنرهای نمایشی و رئیس جشنواره بین المللی تئاتر فجر باز در انتها دومین روز از سلسله نشست های «آسیب شناسی جشنواره بین المللی تئاتر فجر» ضمن تشكر از حاضرین و برگزاركنندگان با اشاره به آن چه در طول این ۲ روز گذشت، اظهار داشت: چون سال هاست كار مدیریت اجرایی می كنم همواره با این تضارب آرا و نظرات مواجه بوده ام كه عصاره شان می تواند برای تصمیم گیری درست یاری مان كند. مسئولیت دشواری بر عهده نادر برهانی مرند است به جهت اینكه بتواند تمام این مطالبات را تبدیل به واقعیت كند. جشنواره تئاتر فجر نمی تواند یك تنه به تمام این مطالبات پاسخ دهد و امیدوارم بتوانیم با سعه صدر به تمام آنها بپردازیم. این جلسات حداقل برای من افقی را روشن كرد و گمان می كنم برای نادر برهانی مرند هم همین گونه بوده است. اختتام بخش سلسله نشست های «آسیب شناسی جشنواره بین المللی تئاتر فجر» به دبیری مهرداد رایانی مخصوص و مدیریت اجرایی میلاد نیك آبادی سپس ۲ روز برگزاری در چارچوب ۶ نشست در ایام پنجشنبه ۱۹ و جمعه ۲۰ اردیبهشت، گفتگو و تبادل آرای اهالی تئاتر، رسانه و علاقه مندان با رئیس و دبیر سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر، شهرام كرمی و نادر برهانی مرند است. نشستی كه امروز شنبه، ۲۱ اردیبهشت از ساعت ۱۷ تا ۱۹ در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر برگزار می گردد.


منبع:

1398/02/21
15:03:54
5.0 / 5
4254
تگهای مطلب: اهدا , بازیگر , تالار , تخصص
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۳ بعلاوه ۵
karamond.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كاراموند محفوظ است

كاراموند



برند کاراموند لاکچری